پنج شنبه , ۹ فروردین ۱۴۰۳
Next article
Previous article
از ابتدای سال آینده بستری بیماران در بیمارستان فاطمیه بادرود امکان پذیرخواهد شد.
به دنبال انتشار مطلبی تحت عنوان دل نوشته نانوشته (۱) از سوی یکی از کاربران محترم در مورد لزوم حفظ وحدت و یکپارچگی در بین قشرهای مختلف مردم اریسمان و نیز با توجه به استقبال خوب و گسترده خوانندگان محترم از این مقاله مزبور، اینک متن کامل دومین قسمت از این یادداشت که در خصوص «تبیین نقش روحانیت اریسمان در احیاء و ترویج شعائر دینی و انقلابی» و همچنین «آشنایی با شهدای عزیز این روستا» نگاشته شده است را به شرح ذیل منتشر و تقدیم شما دوستان و خوانندگان گرامی می نماییم:
برای خواندن متن کامل و نیز مشاهده تصویر منتشر نشده ای از مرحوم حجت الاسلام شیخ رحمت جعفری به ادامه مطلب مراجعه فرمائید.
در پی لغزش قلم بر روی سینه سپید کاغذ و به تبع به تحریر در آمدن مطالبی که دل نوشته نانوشته (۱) نام گرفت و ارایه نظرات و ایده های مخاطبان محترم ومعزز، بر آن شدم براساس تراوشات ذهنی و ندای جوشان حب الوطن مطالبی را هرچند ناقص خدمتتان عرضه بدارم:
یک بررسی و تحلیل اجتماعی اریسمان ما این کهن دیار، به سهولت ولایتمداری این مردمان زحمتکش و خونگرم کویری را عیان می کند، مردمانی که از همان ابتدای شروع نهضت خمینی کبیر (ره) و زیر علم حسینی ندای زاده ی زهرا (س) را لبیک گفتند و با اعمال و رفتار خود، ولایتمداری را به منصه ظهور رسانیدند.
این مردمان زحمتکش که قشر عظیمی از آنان را کشاورزان صورت سوخته از نوازش آفتاب داغ کویری تشکیل می دادند، با شنیدن صوت هیهات من الذّله روح خدا خمینی کبیر (بر طبق شواهد و قراین موجود) حتی در سال ۱۳۴۲ و همزمان با آغاز نهضت به قم رفته و رساله تهیه و به کهن دیار آورده و شروع به تبلیغ خانگی نموده اند. که در این زمان و مکان جا دارد به بررسی و ریشه یابی این خصلت بی بدیل مردمان مان بپردازیم که می توان بدون شک به حضور و عملکرد مرحوم مغفور شادروان حضرت آقای حاج شیخ عباسعلی دهشیری (ره) اشاره کرد که بستر اریسمان را با تلاش های شبانه روزی خویش از این حیث آماده کردند و این موضوعی نیست که ما خود بگوئیم بلکه امری است که غریبه و آشنا و دوست و دشمن بر آن اتفاق نظر دارند.
ولایت با روحانیت همیشه همراه و همزاد بوده و با آن پیوندی ناگسستنی داشته است و بعد از رحلت این عالم بزرگوار، تأثیرات تربیتی ایشان باعث شد تا دو روحانی شایسته در دیار کهن به پا خیزند و بستر و مسیر را با صلابت هر چه بهتر و بیشتر ادامه دهند، دو روحانی معلم که در دل مردم و با مردم رشد کردند و با تلاش وافر پله های ترقی را طی نمودند، اما دست تقدیر یکی را به هجرت و یکی را به رحلت سوق داد.
حضرت حجت الاسلام حاج شیخ حسن دهشیری بر حسب احساس تکلیف، با پذیرفتن مسئولیت امام جمعه شهر بادرود برای انجام وظیفه هر چه بهتر و بیشتر به آنجا مهاجرت کردند، اما مرحوم حضرت حجت الاسلام حاج شیخ رحمت جعفری آن مرد خاکی، آن روحانی ساده زیست، آن انسان آزاده شوخ طبع، آن امام جماعت مسجد جامع کهن دیار ما و آن امام جمعه موقت شهر بادرود که در نبود امام جمعه بار این مسئولیت سنگین را به دوش می کشید، با بیماری دست و پنجه نرم کرد تا اینکه مشیّت الهی حکم بر هجرت ایشان از عالم مادی به سوی جایگاه ابدی داد و ایشان دار فانی را وداع گفت، وظیفه خود می دانم در درجه اول به عنوان یک اریسمانی و در ثانی به عنوان کسی که افتخار شاگردی ایشان را داشته ام، توانسته باشم گوشه ای از حق استادی ایشان بر خویش را ادا کرده باشم، بنا دارم مطالبی را عرضه کنم ملتمسانه می خواهم با گوش جان بشنوید و قضاوت کنید.
جعفری بین ما بود اما غریب بود، جعفری بین ما بود اما مظلوم، جعفری بین ما بود و ما دنبال گوهری دیگر (شاید غریب پسندیمان). جعفری را داشتیم اما نداشتیم، جعفری را می دیدیم اما انگار نمی دیدیم، شاید بدان دلیل که همیشه بین خودمان، مثل خودمان و در انظارمان بود و ما عادت کرده بودیم داشته های خود را نبینیم، البته من نمی گویم همه ما اینگونه بودیم، اما بودیم اندکی که چنین می پنداشتیم و رفتار می کردیم و این ماجرا ادامه داشت و داشت تا زمانی که به خود آمدیم و دیدیم ای دل غافل جعفری هم رفت. و مابودیم با غمی بزرگ که هر روز سنگینی اش را بیشتر به رخ می کشید و گذر زمان بیشتر نمایانش می کرد، حال ما مانده بودیم و جای خالی استاد قرآن و تفسیر، نویسنده ی توانا، خطیب مسلط با خصلت های آرام و مهربانش و تازه شروع کردیم کاسه ی چه کنم چه کنم به دست گیریم و این امر مصادف شد با هجرت دوباره امام جمعه شهر بادرود به شهرستان اردستان و دستانمان خالی تر از قبل گشت، اما با تدبیر حکیمانه حضرت حجت الاسلام حاج شیخ حسن دهشیری و قبول مسئولیت از طرف معلم بسیجی جناب آقای شیخ محمد یزدانفر مسأله نماز جماعت مسجد جامع حل و فصل شد و دل متدینین ذره ای آرام گرفت، اما وقت آن بود که چشمانمان را بازتر از قبل کنیم و روحانی دیگر کهن دیار، جناب حجت الاسلام شیخ محمد جواد دهشیری را ببینیم و در ارتباطی دو سویه دست در دست هم و با حمایت هایمان و نیز با تلاش های ایشان، نواقص پیش آمده را بپوشانیم و سعی کنیم قطار پیشرفتمان سریع تر از پیش بر روی ریل معنویت به پیش رود تا ما بتوانیم شمیم حاصل از آن را در فضای دیار کهن دوست داشتنیمان استشمام کنیم.
و اما شهادت؛ شهادت چراغ راه هدایت، نجات نسل بشریت از پرتگاه های بسیار دنیای فانی است، شهید زنده تاریخ است و شمع محفل بشریت، شهدا در قهقهه مستانه شان عند ربهم یرزقونند، شهید به گواه قرآن زنده است، شهید را باید شناخت، نامش را، منش و کردارش را، گفتارش را، اعمالش را، و صد البته راهش را، شهید که بود، چه گفت، چه کرد، چرا چنین کرد و صدها پرسش دیگر که با پاسخ به آن می توان ذره ای از اهداف شهداء را نهادینه کرد.
شهید محصور در دایره زمان نیست، شهید مستولی بر زمان است و فانی در ذات حق تعالی. شهید را باید با علم و در عمل شناخت وسپس شناسانید و این امر است که وظیفه بازماندگان و همرزمان را دوصد چندان می کند. شهادت ادامه دادن راه ولایت است و سر بر در پیر مراد نهادن.
شواهد دهه ۶۰ گویای وجود جوانان غیرتمند و بسیجیان مخلص کهن دیار است که با فریاد ( لبیک یا روح الله) به ندای ولی فقیه زمان لبیک گفته و با نثار جان خویش به درجه رفیع شهادت، جانبازی و اسارت نائل شدند.
یک نگاه سطحی و گذرا به تعداد و تنوع سنی شهیدان کهن دیار نکات جالبی را روشن می کند، وجود ۹ لاله گلگون کفن، ۷ نفر مجرد بین سنین ۱۹-۱۷ سال، ۲ نفر متأهل، از ۹ شهید ۴ نفر ملقب به نام های نبی اکرم (ص) و ۴ شهید هم به نام مولا علی (ع) و یکی هم، همنام زاده ی زهرا (س) و علی (ع) و امام حسن مجتبی (ع) و صد البته گفتنی است هر ۹ شهید بسیجی؛ بسیجی معلم، بسیجی دانشجو و … .
و این چشمه جوشان ولایتمداری و عشق به شهادت در اریسمان زنده و پاینده است. حال که فرصتی دست داد تا از شهداء این ذخایر الهی یاد کنیم، جا دارد پیشنهادی را برای بررسی و در خور صلاحدید و امکان برای اجرا خدمت دست اندرکاران عزیز وزحمتکش عرضه بدارم:
با توجه به اینکه هر شهید علمی بر استقرار عزت و شرف ماست و با توجه به اینکه هر مکانی مزین به نام شهید والا مقام می باشد، پیشنهاد می شود: مرکز بهداشت و درمان، خانه های سازمانی بنیاد مسکن، مجتمع بهزیستی، پمپ گاز، پارک و پایگاه میراث فرهنگی و هر مکانی دیگری که شایسته و بایسته این عزیزان می باشد، بنام شهدای عزیزمان نامگذاری گردد تا با این کار ناچیز، قدردانی اندک خود را از این عزیزان و صد البته از خانواده محترم و معزّزشان داشته باشیم.
و اما بعد …..
۱۳۹۸/۰۵/۱۴
۱۳۹۸/۰۵/۰۲
۱۳۹۸/۰۳/۰۱
۱۳۹۸/۰۱/۲۳
مدیر مسئول :
میثم جعفری
09132624539
پشتیبانی فنی :
محسن صباحی
09139627106
ایمیل سایت :
فاکس :
03154312370
ضمن عرض سلام و خسته نباشید خدمت نویسنده محترم
ازاون جایی که متن خوبه جای هیچ بحثی نیس ولی باز هم وظیفه دونستم که نکاتی رو بگم
این متن بیشتر بر زمان گذشته دلالت داره البته افتخار میکنم که گذشته خوبی داشتیم از همه لحاظ ولی بهتره راجع به مسائل روز خیلی خیلی بحث کنیم چون گذشته که گذشت ما باید کاری کنیم که آینده بهمون افتخار کنه(تواینده که ما گذشتشون میشیم ) همین چند روز پیش تعداد زیادی مسوولین استانی و کشوری به روستامون اومدن به جزء یک طرح جدید (کلنگ زنی مجتمع رفاهی و خدماتی)احداث چه پروژه ای رو تواریسمان به مردم قول دادند؟؟؟؟؟اومدن گلزار شهدا رو برای بار چندم افتتاح کردن/البته باز هم خدارو شکر میراث رو افتتاح کردن
خب دیگه به قول معروف دیگه از اینا حرفا نزنم که بهم تهمت بزنن بگن فلانی سیاسیه و فقط ضد روستاو کار میکنه و هدفش تفرقه ایجاد کردنه
بریم وارد بحث زیبایی پزشکی
نه اشتباه نکنید من دکتر نیستم من یک جوان روستای اریسمانم
تا حالا فکر کردین روستامون چند تا پزشک داره؟
ولی با این حال حتی هیچ کدوم توی روستا یک مطب هم ندارن
تا حالا فکر کردین چندتا نخبه علمی در حد دکتری و کارشناسی ارشد داریم تا حالا شده که موقع امتحانات دانشجو ها و دانش اموزان بیان تو مکان عمومی (مسجد و بسیج)واسه بچه ها تدریس کنن(البته نمیگم رایگان بیان با مقداری هزینه کمتر بخاطر همشهری بودن)
مدیر محترم سایت و نویسنده دل نوشته درسته اینایی که شما هم نوشتی دل نوشته هست ولی ما هم دل نوشته های زیادی داریم اگر گوش شنوایی باشه که به حرفام گوش بده
تودیع و معارفه در نطنز
وای خدا اصلا باور کردنی نیست که دیگه آقای جعفری پیش مانیست واقعاچه زود گذشت……………..
صدای گرمش در شب های احیا………
صدای نمازش در مسجد جامع………….
روضه های پر محتوایش در محرم………..
ای جعفری ای مرد بزرگ هر چه میگذرد جای خالیت را بیشتر حس میکنیم……..
روحت شاد ویادت گرامی
سلام
مقاله بسیار خوبی بود، اما پیرامون آن باید نکته ای رو بگم:
ما اصولاً در پی کشف علتها باید باشیم، یکسره به معلولها میپردازیم و اندیشهای نیست که بگوید علت بیچارگیهای امروزتان، خطاهای دیروز میباشد. شمایان چون به تمدن و جایی رسیدید به جای این که مردمان را از آن بهرهمند سازید و آن را خرج آبادانی روستا و بهبود حال مردم کنید، تحت تاثیر فرهنگ غلط، خرج قدرتهای حاکم کردید و این مردم را اینگونه سرگردان گذاشتین.
روی سخنم، باشد با آنهایی که درب تنها کتابخانه اریسمان، که مزین است به نام حضرت ولیعصر(عج)، بسته شود و کتاب های آن خوراک گرد و غبار و موریانه شوند.
روی سخنم باشد با آنهایی که حمامی به مساحت چند صد متری الکی و بی خود، تبدیل به مخروبه نمودند.
روی سخنم باشد با آنهایی که اصلاً نمی گذارند (در یک کلام).
و روی سخنم باشد با اینترنتی که قطع است، و هر وقت وصل باشد، جای تعجب دارد!!!
نمایندگان مردم ک ه اساساً اعضای محترم شورا می باشند، بر اساس اعتقاد توافق کرده اند و پذیرفتهاند که در قالب کارشناسی در حوزه مسائل اساسی مردم برنامهریزی کنند و حاضر باشند از خود عبور کنند، تا مردم به جایی برسند، گره ای از مشکلات باز شود، و تضمین پایبندی آنها به این تفاهم است.
به نظرم باید از حالا بعد، ما جوانان روستا، با هوشیارى و زیرکى، حرکتهاى بعضی افراد، که تعداشان، انگشت شمار هست، را تفحص کنیم، زیر نظر بگیریم و هدفهاى آنها را کشف کنیم؛ این خیلى مهم است. اگر شما در یک مبارزه شخصى در یک دفاع شخصى که در مقابل یک حریف قرار میگیرید، بتوانید حرکت او را پیشبینى کنید، هیچ ضربهاى نخواهید خورد. اگر حواستان پرت شد، غافل شدید، تمرکز را از دست دادید، به چیز دیگرى سرگرم شدید، نتوانستید پیشبینى کنید که او چه کار میخواهد بکند، حتماً ضربه میخورید.
باسلام
تا موقعی که باند و باند بازی باشه وضعیت روستا بهتر از این نمیشه-بایستی یه فکر اساسی به حال شورا و دهیار روستا کنی .بایستی از جوانترها و افراد تحصیلکرده که بتونن در سطح شهرستان و یا حتی استان حرفی واسه گفتن داشته باشن انتخاب کرد و گرنه با این افراد فعلی این راه به ترکستان است. و روز به روز بدتر میشه.چون افراد انتخابی دوره قبل فقط به فکر منافع خود و افراد دور بر خودشونن. چون شورای فعلی فقط در زمینه ارائه امار اونم در روز عید سعید فطر تبحر خاصی دارن.
به امید فردایی بهتر و دور از فامیل بازی و رعایت شایسته سالاری
با سلام
ارزو دارم با این نوشته ها و نظرات ذهن جوانان و نوجوانانمون بیدار بشه و دست در دست هم بذاریم به مهر………
سلام خسته نباشید
بی زحمت در آخر چکیده مطالب نوشته شود تا کسانی مثل من که حال ندارن بخونند لااقل چکیده بخونند/.
نویسنده اصلی متن نوشته شود/.
عزیزان خواننده اگر میخوایی نظراتتون بخونیم خواهشا کوتاه و مفید باشد/.