وظیفه شهرداریها من میل دارم که عمل ما یا بیشتر از قولمان باشد یا موافق با قولمان. الان شهرهای ایران، روستاهای ایران، حتی شهر تهران، گرفتار یک کمبودهایی است و بوده است.
و این به عهد شهرداریهاست که با کمک مردم البته من میدانم که خرابیها این قدر است که شهردار تنها نمیتواند، لکن با کمک مردم اقدام بکنند و شهرهای خودشان را، روستاهای اطراف را آباد کنند. و آنچه که مهم است این است که آن قشر مستضعف بیشتر مورد نظر باشد. در تهران، آن حاشیههای اطراف تهران و آن زاغهنشینها و آن چادرنشینهای اطراف بیشتر مورد نظر باشند تا طرف شمال شهر، و در شهرهای دیگر، روستاهای دیگر، توجه به این قشر مستضعف بیشتر باشد از توجه به قشر مرفه. معالوصف در رژیم سابق، این قشر اصلش مورد عنایت نبود، و اگر کاری میکردند برای همان قشر مرفه میکردند. و لهذا در تهران، شمال شهر، یک شهری است که غیر از جنوب شهر است. اصلا آن، یک شهر دیگری است، این هم یک شهر دیگری. و این غیر مطابق بودن و طبقه به این شدیدی داشتن، اسباب این میشود که یک وقت خدای نخواسته انفجاری حاصل بشود که کسی نتواند مهارش کند. شما شهردارهای محترم باید توجه کنید که امروز شهرهای ایران و دهات و روستاها، همه مال خود ملت است، دیگر مال دیگری نیست، تصرف دیگری نیست. وقتی مال خود ملت شد، خود ملت و خود مردم و خود شهردارها که از ملت هستند باید کوشش کنند در آباد کردن این مملکت. یک قسم اعظم، آباد کردن به دست شما شهردارهاست، که باید با تمام کوشش کوشش کنید که آباد بشود. و خصوصا آن طرفهایی که خرابی داشتهاند، و به آنها نرسیده بودند، دهاتی که به آنها نرسیده بودند، شهرهایی که دو طرف دارند، یک طرف مرفه و یک طرف غیرمرفه، از آن غیرمرفه شروع کنید، وقتی به درجه مرفه رسید آن وقت یک کار اساسی شما کردید. (صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۴۹۸ تا ۴۹۹)