اولین بیانیه ستاد مردمی حامیان دکتر فقیهی در جوشقان قالی
“نمایندگان نباید به کانون های قدرت و ثروت وابسته باشند.” رهبری فرزانه ی انقلاب
تبلیغات انتخاباتی با هزینه های هنگفت و آلوده به ظواهر پر زرق و برق علاوه بر ایجاد شائبه ی وابستگی به حلقه های قدرت و ثروت، خود نوعی توهین به بصیرت و هوشیاری اقشار مختلف مردم نیست؟؟ ستاد مردمی حامیان دکتر محمودرضا فقیهی در جوشقان قالی در تاریخ پنجم اسفندماه با هماهنگی با ایشان آغاز به کار نموده است. این جمع در صددند ثابت نمایند؛ تبلیغات پر زرق و برق و ایجاد هیجان وهیاهو، هرگز نمی تواند بر صداقت و قانون مداری غلبه نماید.
ما اعتقاد داریم مردم شهید پرور حوزه ی انتخاباتی، بسیار هوشیار تر از آنند که بازیچه ی هزینه های هنگفت انتخاباتی قرار گیرند. ستاد مردمی حامیان دکتر فقیهی در جوشقان قالی با به کارگیری نیروهای داوطلب از اقشار مختلف مردم و پرهیز از هرگونه اقدام تبلیغاتی پر زرق و برق ان شاءالله در عمل ثابت خواهد نمود که هیچ منبع قدرت و ثروتی توان مقابله با اراده ی مردمی را ندارد.
در پایان؛ حامیان مردمی دکتر محمودرضا فقیهی، ضمن جلب توجه مردمان فهیم و با بصیرت نطنز، بادرود، جوشقان قالی، کامو، قمصر، خالدآباد، طرق، متین آباد، اریسمان و دیگر مناطق حوزه ی انتخاباتی به نوع و شیوه تبلیغات کاندیداها و بررسی وابستگی مالی-تبلیغاتی آنان به مراکز قدرت، ثروت و بخصوص به بیت المال-به عنوان یک شاخص مهم شناخت اصلح از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(زید عزه)- ، همه گان را در فضایی آرام و دور از هیاهو و هوچی گری های تصنعی تبلیغاتی، به بررسی آراء، اندیشه ها و برنامه های کاندیداها دعوت می کنند؛ تا ان شاءالله درروز ۱۲ اسفندماه، ضمن آفریدن حماسه ی حضور و مشارکت حداکثری در انتخابات، شاهد انتخاب فرد شایسته و اصلح برای دفاع از حق و آبروی حوزه ی انتخاباتی در مجلس شورای اسلامی باشیم.
ستاد مردمی حامیان دکتر فقیهی در شهر جوشقان قالی
با سلام و عرض ادب
لطفاً منعکس شود…
خسته نباشید
یا علی
شما بودید چه می کردید؟
یادم هست سالها پیش وقتی عسگری محمدیان در رقابت های جهانی کشتی به حریفش باخت خم شد و او را روی شانه هایش سوار کرد و دور تشک دور زد . تماشاچی ها که ایرانی هم نبودند محمدیان را بیشتر تشویق کردند تا مرد پیروز میدان را.
حالا نتایج را اعلام کرده اند و نوشته اند که من ۱۱۹ رای داشته ام. دیشب متنی را خطاب به آقای فیروزی نوشتم تا پیروزی پرشکوهش را تبریک بگویم و ادای عسگری محمدیان را دربیاورم. اما سوالاتی در ذهنم مانده بود و نتوانستم تمامش کنم.
۱- من ۱۰ هزار بسته ی تبلیغی به خانه خانه ی مردم نطنز و قمصر و بادرود و طرق و…. انداختم.حدود ۵ مصاحبه از من در سایت های خبری محلی آمده است .تماس های بی چشم داشت و تایید کننده ی داشتم اما از ۲۸ هزارنفری که رأی دادند فقط ۱۱۹ نفرشان با من هم رأی شده اند!
۲- گفتمان سایر کاندیداها و یا میزان سرشناسی آنها چند برابر برتر از من بوده است ؟
۳- اگر این تبلیغات و اطلاع رسانی را هم نمی کردم تعداد رای من چقدر بود؟ مثلا افرادی که همین جوری و با پیش فرض های ذهنی خودشان و بدون تفاوت گذاری بین کاندیداها (مثلا به خاطر مٌهر شناسنامه)پای صندوق ها می آیند به احتمال ۱ به ۸ هم که شده ممکن بود نام مرا بر برگه ی رای خود بنویسند.در آن صورت باز هم ۲۰۰ رای متصور بود . نبود؟
۴- چه شده است؟ نمی دانم. نه می توان ادعایی کرد. نه می توان چیزی را اثبات کرد. آموخته ام که این حوادث گذرا هستند. آموخته ام تماس ها و اخباری را که از وقوع بعضی داستان ها در روز رأی گیری خبر می دهند بر روی آرامشم تاثیر ندهم. اصولا چیز مهمی رخ نداد. گفتند که فلان رفتار در روز رای گیری شده است . گفتند و شنیدیم . چیز مهمی رخ نداده است.
سید خلیل رفیعی طباطبایی
نامزد نمایندگی مجلس نهم از نطنز و قمصر
دکتر احمد روستا پدر بازاریابی نوین ایران در بازتاب خبر نخستین همایش بازار هدف و مدیریت بازار داخلی متمرکز که در اردیبهشت سال ۱۳۹۱ برگزار می گردد چنین بیان داشتند :
دوستان عزیزم خوشحالم ، خوشحالم و خوشحالم که ایران در حال تحول روزانه است . امیدوارم و اطمینان دارم با چهار عامل “عقیده- عشق- عُرضه و عمل صالح، که در محققانی همچون دکتر حامد پادری ثانی فرزند کشور همیشه آباد و سرافراز ایران وجود دارد، می تواند به موفقیت های بیشتر و بزرگتری دست یابد که از هم اکنون به همه محققان و دانش پژوهان علم بازایابی به خصوص دکتر حامد پادری ثانی تبریک می گویم. آرزو می کنم اگر هر جمله ای از این علم و دانش بازاریابی که بتواند در موفقیت بیشتر ایشان نقش داشته باشد و برایشان مفید باشد دریغ نخواهم کرد و همه ی محققان را نیز به یاد داشته باشند که یاد دوستان همیشه گرمی بخش است”.
نخستین همایش مدیریت بازار هدف و مدیریت بازار داخلی متمرکز که ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد.
دکتر حامد پادری ثانی استاددانشگاه و بنیانگذار بازار هدف به روش MTC ، MTD، CZK،LST در ایران در نخستین همایش مدیریت بازار هدف و مدیریت بازار داخلی متمرکز که ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد به ایراد سخنرانی پرداختند.
دکتر حامد پادری ثانی در اویل سخنرانی خود چنین اعلام داشتند : نگاه بخشی از صنعتگران سنتگرا ما را از افق علمی در بازار ایران باز داشته است.صنعتگران ایران باید هوشمندانه فضایی که نتیجه اش زندگی و پیشرفت علمی و عملی بهتر است را ایجاد نمایند.
کند بودن روند توسعه علم مدیریت بازار هدف در جای جای صنعت ایران امری ملموس و آزار دهنده برای اهالی صنعت محسوب می شود ؛ موضوعی که بارها و بارها از سوی مسئولین نظام ، ریاست دلسوز و مهربان جمهوری اسلامی ایران به آن تاکید شد و کارشناسان اقتصادی ،فرهنگی و اجتماعی به آن پرداخته شده و از سوی رسانه ها درباره آنها هشدار داده شده است.این مسئله بغرنج و غیرقابل اغماض این بار در نخستین همایش مدیریت بازار هدف و مدیریت بازار داخلی متمرکز که ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد و با سخنرانی دکتر حامد پادری ثانی به بررسی این مهم پرداخته شد.
در نخستین همایش مدیریت بازار هدف و مدیریت بازار داخلی متمرکز که ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد دکتر حامد پادری ثانی استاد دانشگاه که صداقت در بیان و گفتارش محسوس بود و دغدغه های توسعه این دیار را در ذهن داشتند چنین در ایراد سخنرانی خود بیان داشتند که ما ایرانی هستیم و ایران و شرکت های ایرانی یعنی همه ی جان و عشق ما و باید به این جان عشق ورزید ، چرا که ما ایرانی هستیم .
دکتر حامد پادری ثانی در سخترانی خود در جمع اساتید ، دانش پژوهان ، مدیران دستگاه های دولتی و خصوصی و جمعی از خبرنگاراران بابرشمردن مشکلات مبتنی بر شهروندان ایرانی بویژه معضلات فعلی صنعتگران ایران بیان داشتند : مدیریت بازار هدف در یک فضا و با فرآیند متفاوت برای پاسخگویی به نیازها و نیازمندان در هر مرحله از زمان و در هر نقطه از جهان است و به عبارتی دیگر مدیریت بازار هدف مبتنی بر نگرش و تفکر متفاوت است. ولی به دلیل اینکه در مدیریت بازار هدف واژه پیدایش بازار یا همان بازاریابی به کار رفته در نهایت هدف یک چیز است: به پیام ها و نیازهای بازار در دنیا به وسیله فناوری نوین و تکنولوژی ها پاسخگو باشیم.
سوالی است که در سمینار توسط دکتر حامد پادری ثانی از حضار پرسیده شد . این روزها افراد در دنیا پدیده مدیریت بازار هدف را هم به عنوان یک رسانه و هم یک نوع برنامه ریزی کسب و کار می بینند. اگر از دید شما اساتید و صنعتگران یک رسانه است پس برای توسعه کسب و کار خودتان بهترین ابزار یا رسانه را انتخاب کرده اید. اما اگر آن را یک نوع کسب و کار تلقی می کنید مفهوم، مدل و انواع اینها را باید در خودتان خلق کنید. به عبارتی از دید من خیلی از بنگاه ها و افراد، مدیریت بازار هدف را به عنوان یک مدیریت منابغ انسانی میدانند و مدیریت تجارت خودشان را شروع می کنند و بعد آن را به یک نوع کسب و کار معمولی با شکست تبدیل شد می گویند ما در تجارت های خود همه این مدل ها را آزمایش کرده ایم و با آن به خوبی آشنا هستیم. این الگو ها فایده ای ندارد . اما خودشان نمی دانند که آنان مدیریت بازار هدف و الگوریتم آن را ایجاد نکرده اند بلکه مدیریت سنتی خود را انجام داده اند .
ولی در دل مدیریت بازار هدف الگو و مدل ها، برای بسیاری ناشناخته و در حال توسعه هستند. همان طوری که مخاطب ما در مدیریت بازار هدف به یک مشتری تبدیل می شوند فراموش نکنیم که مدل ها نباید کپی برداری شوند، باید با واقعیت ها برخورد کنیم و به تمامی نکات و شرایط فرهنگی، جغرافیایی، مذهبی توجه کرد، قطعا تمامی مدل ها در طول زمان و در تمامی شرایط پویا خواهند بود.
طبق آخرین خبر و آمارهای رسمی و غیررسمی صحبت از اولین بودن کشور ایران در خاورمیانه از لحاظ استفاده صنعتگران از مدیریت بازار هدف هست. طبق منابع، ایران با بیش از ۳۳% شاهد رشد ضریب نفوذ صنعتگران در علم مدیریت بازار هدف هستیم، آینده کسب و کار ایرانیان را با این شرایط بسیار عالی باید دانست .
من اعتقادم این هست که یک جهشی را در چند سال آینده خواهیم داشت. چون نسل جوان ما در مرحله بعد از آشنایی با پدیده علم مدیریت بازار هدف است و همه افراد تمایل زیادی به درآمد و کسب و کار از طریق علوم جدید به ویژه علم مدیریت بازار هدف خواهند داشت. کسانی برنده هستند که از هم اکنون سرمایه گذاری های خودشان را شروع کنند. سرمایه گذاری از دید من فقط مسائل مالی نیست. بلکه بهترین و بالاترین سرمایه آموزش می باشد.
برای شروع کسب و کار به روش مدیریت بازار هدف نیاز به سرمایه گذاری زمانی، نرم افزاری و سخت افزاری هم هست. نکته بعدی و مهم اینکه خودمان را با آمارها فریب ندهیم. اینکه چه تعداد از صنعتگران از مدیریت بازار هدف استفاده می کنند. مهم نیست آنچه مهم است اینکه این صنعتگران در مدیریت بازار هدف دنبال چه هستند؟ نیازهای این افراد در مدیریت بازار هدف چیست؟ اگر ما بتوانیم در کنار آمار، آثار را قرار دهیم آن وقت می توانیم در کسب و کار مدیریت بازار هدف موفق باشیم.
اگر قرار بود یک نکته مهم را برای موفقیت در کسب و کار مدیریت بازار هدف به علاقه مندان پیشنهاد دهم چیزی جزء چنین مطالبی نبود که : کسب و کار و تجارت مدیریت بازار هدف مبتنی بر تجربه نیست بلکه مبتنی بر هوشمندی و خلاقیت و علم است، افراد موفق در مدیریت بازار هدف کسانی هستند که تمامی وقت خود را برای الگوبرداری سازی میگذارند نه برای کپی برداری از روش های سنتی در یک جمله بگویم که برای خدمت رسانی به مشتری در مدیریت بازار هدف : قول بدهید آن چه را که می توانید انجام دهید و انجام دهید آنچه را که قول می دهید.
ایشان در طول سخنرانی خود در نخستین همایش مدیریت بازار هدف و مدیریت بازار داخلی متمرکز که ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد بیان داشتند : بسیار از خلاقیت و نیازهای پنهان مخاطبان در تجارت مدیریت بازار هدف صحبت شد، خوشحال خواهم شد در این مورد این را نیز بگویم که چند سال پیش یکی از صنعتگران و دوستان من مدیریت بازار هدف راه اندازی کرد، پس از یک سال شاهد موفقیت های این صنعتگر ۴۵ ساله سنتی بودم . چون هم اکنون شرکتی در آلمان پیشنهاد میلیون دلاری را برای شراکت با این صنعتگر را داده است. هم اکنون این صنعتگر در لیست ۲۰ صنعتگر برتر و پرترافیک ایرانی به شمار می رود. به نظر شما چرا؟ این صنعتگر توانست نیازهای پنهان بازار را پیدا کند و ایده های خود را به خوبی به یک کسب و کار مدیریت بازار هدف موفق تبدیل کرد. برای جست و جوی ایده در کسب و کار و پیداکردن نیازهای پنهان بازار در بسیاری از سمینارها به ۳ واژه اشاره می کنم. ۵ واژه مهم (من، قطعا، علم ، دانستن ، می توانم ) هرگاه از دهان شخص یا صنعتگری یکی از این ۵ واژه را شنیدید یعنی او به دنبال رسیدن به بالاترین مراتب صعود می باشد و او سعی میکند که تجربه را با علم یاد بگیرد.
توصیه دکتر حامد پادری ثانی بنیانگذار علوم بازار هدف و بنیان گذار روش CZK ، MTC ، MTD ، LST در دنیا در خصوص مراقبت مدیران سنتی از پیامدهای احتمالی صنعتی شدن و نگاه باز آنان به مدیریت مدرنیته صنعتی
جلوگیری از طمع و چالش مدیران سنتی در صنعتی شدن و کمک به مدرنیته شدن مدیران سنتی
دکتر حامد پادری ثانی اعلام داشتند : مدیران صنعتی نقش بسیار مهمی در تغییر و رشد صنعتی و اقتصادی دارند. سازمان های امروزی به مدیران صنعتی و کارآفرینانی نیازمند است.
ایشان بیان داشتند : مدیری که تمایل دارد که آینده را تغییر دهد و فکر می کند که توانایی لازم برای ایجاد تغییر موفقیت آمیز در داخل سازمان را دارد، مدیر صنعتی نام دارد و اما مدیر سنتی که در حال تبدیل شدن به مدیر صنعتی می باشد امکان دارد حتی ریشه سنتی خود را نیز نابود سازد.
دکتر حامد پادری ثانی در ادامه سخنان خود چنین بیان داشتند : چندی پیش در شرکت فرآورده های لبنیاتی با نام و برند آشنا و معروف ش . آ همکاری داشتم در آنجا نیز با مساله ی افکار و روش های سنتی مواجه شدم و مدیرانی سنتگرا و متاسفانه بدون علم را دیدم و سعی کردم تا بتوانم آنان را به سمت مدیریت مدرنیته صنعتی برسانم در سرآغاز احساس کردم آنان نیز چنین می خواهند اما در طول جریان انفعالات مشاهده شد که مدیران سنتی در میان راه بدلیل شوک انقلاب مدیریت مدرنیته صنعتی باور خود را از دست داده و ناخوداگاه به سمت طمع صنعتی سوق پیدا میکنند .
برای توسعه یک سازمان باید مدیران آن از مدیران سنتی تبدیل به مدیران صنعتی درون و برون سازمانی شوند و از سه اصل مهم پیروی نمایند.
۱ مبانی مدیریت حرفه ای که شامل برنامه ریزی، سازماندهی ، کنترل، ارتباطات و تصمیم گیری عقلایی است را بیاموزند و به آن عمل کنند.
۲ خود را با «سبک مدرنیته » که فراسوی بوروکراسی بوده و جو نوآورانه را در سازمان موجب می شود، منطبق سازند.
۳ به ترغیب نوآوری و کارآفرینی مدرنیته درون و برون سازمانی در میان کارکنان بپردازند.
مدیر مدرنیته صنعتی به آشوبها و ناآرامی ها و عدم اطمینان محیطی واکنش نشان می دهد ؛ تلاش می کند تا یک موقعیت استراتژیک قوی ایجاد نماید، ولو اینکه ماهیت موقتی داشته باشد؛ او با ابتکارات فعالانه خود باعث ایجاد عدم اطمینان محیطی در دیگر سازمان ها می شود. مدیر مدرنیته صنعتی با تخریب موقعیت موجود، فرصت های جدیدی ایجاد می کند، او درصدد دستیابی به فرصت های جدید قبل از رقبای خویش است و در مقابل تهدیدات بالقوه هوشیار و گوش به زنگ است.
۱) تمرکز بر نتایج و اثربخشی و نه فعالیت
۲) تمایل به تغییر چیزها در زمانی که نیاز روشن و واضح است
۳) زیر سئوال بردن موقعیت جدید
۴) درک کارکنان به عنوان افرادی پاسخگو و مسئول که به دنبال تحقق نتایج هستند.
۵) بلند همت و رقابتی
۶) باور به وجود پاداش در ماهیت کار
۷) ناکامی در مواجهه ها با سیستم های دست و پاگیر بوروکراتیک و ایجاد مهارت های عملی برای چیره شدن بر این موانع
۸) توانایی برای حل تضاد و اصطکاک
۹) درک ارتباطات سازمانی: شامل سیستم های فرعی فنی و موقعیت مدیر به عنوان جزئی از کل
۱۰) برانگیخته شدن با تاثیرگذاری بر تغییر و نوآوری
مدیریت مدرنیته صنعتی فرآیند برملا ساختن یا ایجاد یک فرصت برای خلق ارزش از طریق نوآوری و تعقیب فرصت است؛ علیرغم آنکه در آغاز منابع کافی وجود ندارد.
۱- تجربه کافی هم در صنعت و هم در شغل مورد نظر
۲- دانش لازم در خصوص محصول یا خدمت و بازار
۳- مهارت های ارتباطی در هدایت سازمان
مدیران مدرنیته صنعتی با مدیران سنتی تفاوت هایی بسیار دارند از جمله آنها :
۱) مدیران سنتی آگاهی بسیار زیادی از مقررات و حریم ها دارند ولی مدیران مدرنیته صنعتی به مقررات صرفاَ به عنوان خطوط راهنما می نگردند.
۲) مدیران سنتی حساسیت به آینده و تمایل به تعویق انداختن پاداش ها دارند ولی مدیران مدرنیته صنعتی نگرش دوسویه به کنترل، موفقیت و مسئولیت پذیری دارند و می توانند دیگران را به کار وادارند و از آنها بهره برداری نمایند.
۳) مدیران سنتی در شناسایی مشکلات در حوزه کاری و ترسیم برنامه های تفصیلی توانایی دارند، در حالی که مدیران مدرنیته صنعتی میانه خوبی با بحث و تئوری ندارند؛ آنها مستعد اقدام هستند و از انگیزه بالایی برخوردار ند.
مدیران مدرنیته صنعتی ویژگی های شخصیتی زیر را دارا هستند که خود باعث خوشحالی می باشد :
۱- پذیرفتن تغییر و فرصت جویی
۲- جسارت و ریسک پذیری
۳- توان ساعتها کار طولانی
۴- خلاقیت و نوآوری
۵- آینده نگری و تمایل به پیشگام بودن
۶- استقبال از چالشها و کار تیمی
۷- داشتن مهارت مناسب سازمانی
۸- توان مذاکره
۹- پشتکار و توفیق طلبی.
مدیر مدرنیته صنعتی از فرصت های ارزشمند بهره برداری می نماید و بدین طریق از بروز بحران جلوگیری می کند اما اگر مدیر در پیگیری فرصت افراط و تفریط نمایند و به رویه های مدیریتی خشک و بوروکراتیک روی بیاورد، سازمان را مستعد بحران نموده است.
دکتر حامد پادری ثانی پدر علوم بازار هدف و بنیان گذار روش MTC ، MTD ، LST در دنیا اعلام داشتند : اگر بخواهیم استراتژی های مدیران مدرنیته صنعتی را طبقه بندی کنیم، ساده ترین طبقه بندی آن است که این استراتژی ها را در قالب استراتژی های فردی و سازمانی قرار می دهند.
۱) ارزیابی نیروهای پیش برنده ، مانع شونده
مدیران مدرنیته صنعتی به این نکته مهم توجه دارند که یک ارزیابی اولیه در مورد کسانی که موافق و مخالف آنها هستند ، انجام دهند، چرا که در داخل و خارج هر سازمانی نیروهای تغییر و نیروهای مقاومت وجود دارند که نیروهای تغییر قصد کمک به مدیران مدرنیته صنعتی را دارند و از آنها حمایت می کند اما نیروهای مقاومت در شمار مخالفین مدیران مدرنیته صنعتی به حساب می آیند.
بنابراین یکی از استراتژی های فردی مدیر مدرنیته صنعتی این است که در مورد اینکه چه کسی و چرا مخالف ایده اوست و یا چه کسی و چرا از ایده او حمایت می کند، ارزیابی هایی داشته باشد و این نیروها را فهرست کند.
۲) تکنیک شفاف سازی
مدیران مدرنیته صنعتی اغلب در دادن ایده های جدید تنها هستند و بعضی اوقات به علت اینکه آنها به تنهایی در مورد ایده فکر می کنند، نمی توانند حمایت های لازم را کسب کنند. در این مرحله مدیر مدرنیته صنعتی از استراتژی شفاف سازی، کنترل و مشارکت استفاده می کند؛ یعنی با توجه به فهرستی که در مرحله قبل (ارزیابی نیروهای پیش برنده و مانع شونده تغییر) تهیه کرده است، تعدادی از متحدان و حامیان ایده خود را جمع کرده و پیشنهاد و ایده خود را با آنها کنترل می کند؛ در این استراتژی مدیر مدرنیته صنعتی نه تنها سعی دارد حمایت همه آنها را بدست آورد، بلکه تلاش می کند علاوه بر حمایت آنها فعالیت گروه فشار را به نفع ایده خود بدست آورد؛ مدیر مدرنیته صنعتی به این نکته مهم توجه دارد که برای مقابله با کسانی که می خواهند ایده او را دست کم گرفته و یا آن را رد نمایند، باید شمار حمایت کنندگان از ایده اش را افزایش دهد؛ چرا که پیشنهاد یک نفر را رد کردن کار آسانی است، اما خیلی مشکل است که پیشنهادات افراد زیادی را رد کنیم.
مدیر مدرنیته صنعتی در فرآیند شفاف سازی، نه تنها افراد دیگر را کنترل می کند، بلکه درصدد آن است که برخی از ایده های آنها را به پیشنهادات خود بیافزاید؛ این امر موجب گسترش مالکیت ایده شده و تعهد افراد را ارتقاء می بخشد.
۳) سبک های مذاکره ای مختلف
مدیر مدرنیته صنعتی با سبک های مختلف مذاکره آشناست و در زمان ها و مکانهای مختلف، به درستی از این سبک ها استفاده می کند.
۴) برنامه خلاقانه
مدیر مدرنیته صنعتی در طراحی برنامه خود، این نکته مهم رااز «نوبل لاورت» و «هربرت سایمون» در نظر می گیرد که «باید در ارایه طراح های خلاقانه: ۱ موافقت را آسان سازید، ۲ عدم موافقت را مشکل سازد.» لذا او برنامه خود را به گونه ای طراحی می کند که موافقت با آن آسان و مخالفت با آن مشکل باشد.
۵) ایده ها و ارزش ها
یک مدیر مدرنیته صنعتی همواره این مثل را که «آب تازه را در بطری قدیمی بریزید» به خاطر دارد، بنابراین ایده های جدید خود را با ارزش های متداول مرتبط می سازد.
دکتر حامد پادری ثانی پدر علوم بازار هدف و بنیان گذار روش MTC ، MTD ، LST در دنیا اعلام داشتند : یک مدیر مدرنیته صنعتی برای خلق نوآوری در فعالیت های سازمانی، مشوق های قوی را تهیه می کند و بموقع از آنها استفاده می کند؛ مدیر کارآفرین نه تنها از مشوق های فردی بهره می جوید و به افراد پاداش می دهد، بلکه به مشوق های گروهی نیز توجه دارد و به گروه های تخصصی که به موفقیت هایی نایل شده اند، پاداش می دهد. این پاداش ها همیشه پول نیستند، بلکه مشوق های دیگری از جمله «شهرت»، «ملاقات با رؤسا»، «تقدیر کردن»، «اجازه برای کار کردن در پروژه های جدید دیگر» و … در این میان از اهمیت بالایی برخوردارند.
بنابراین یکی از استراتژی های سازمانی یک مدیر مدرنیته صنعتی این است که تلاش می کند انواع تقویت کننده ها را در قالب ساختاری که از عقاید، محصولات و خدمات جدید حمایت کند، ارایه کند.
روش دوم این است که او می تواند از یک ماشین پاسخگو برای این منظور استفاده کند؛ در این روش افراد سازمان ایده های خود را به این ماشین ارایه می کنند و مدیر بعد از گردآوری همه ایده ها به بررسی آنها پرداخته و پاسخ می گوید.
روش دیگر این است که مدیر یادداشتی برای کارمندان صادر می کند و به طور ساده به آنها می گوید ما با این مسایل مواجه هستیم، هر کس آنها را حل کند، پاداشی دریافت می کند.
بنابراین یکی دیگر از استراتژی های سازمانی یک مدیر مدرنیته صنعتی این است که روشهای رقابتی چندگانه را در سازمان به کار می گیرد و خود را متعهد به پذیرفتن و پردازش بعضی از نظریات جدید از سوی کارمندان خود می داند.
دکتر حامد پادری ثانی بیان داشت : یک مدیر مدرنیته صنعتی استفاده از استعدادهای ناب در معرفی محصولات و خدمات جدید را ضروری می داند. او در مرحله توسعه ایده، استعدادهای نابی را از کتاب ها، مقالات و منابع معتبر دیگر به عاریت می گیرد؛ بعبارت دیگر به جای اینکه ایده ای را به طور کامل خود ارایه دهد، سعی می کند کسانی را بیابد که ایده ها و نظراتی شبیه ایده های او دارند.
یکی دیگر از استراتژی های سازمانی یک مدیر مدرنیته صنعتی ، «داشتن درجه بالای ریسک» برای رفتار نوآور خود است.
با وجود آنکه میدانیم وقتی سوالها درباره بالا بردن بهرهوری و افزایش الگوهای رفتاری موفقیت است، هیچ کس پاسخ کاملی ندارد، اما با این حال هر کسی که مدیریت کرده، بهتر پاسخ این سوالها را میشناسد.
وقتی مشغول انجام کاری میشویم که به علت زمان طولانی و مداومت به یک عادت تبدیل میشود و باعث افزایش تلاش و بالا بردن کیفیت کارهای خودمان میگردد.
اگر افراد ارزش بالاتری برای کار قائل باشند آن را انجام میدهند. از طرف دیگر، اگر انجام ندادن آن کار به نفع آنها باشد، راحت آن را انجام نخواهند داد.وقتی من میگویم، مردم از خود میپرسند این مساله یا عمل چقدر برایشان ارزش دارد، منظورم ارزش مالی نیست. بهطور مسلم اگر به کارمندان پول ندهند، آنها فعالیت نخواهند کرد، ولی همگان تنها برای پول کار نمیکنند، مگر این که از لحاظ مادی تحت فشار باشند. شخصی که تحت فشار مادی است، عملا هر کاری انجام میدهد.
بدون توجه به اینکه چقدر برایش ناخوشایند است و تا زمانیکه آن را انجام میدهد که بتواند پول مورد نیاز را به دست آورد و فشار مالی از رویش برداشته شود. وقتی این فشار دیگر از روی او برداشته شد، آن را انجام نخواهد داد.
دکتر حامد پادری ثانی در آخر اعلام داشتند : همیشه جدالی هر جند مخفی بین مدیرانی که به روش سنتی به مدیریت سازمان خود می پردازند و مدیرانی که بر مبنای مبانی مدرنیته صنعتی و دانشگاهی خود بر سازمانهایشان مدیریت می کنند وجود دارد مبنی بر اینکه روش مدیریت هر کدام از طرفین دعوا ارجح تر و اثر بخش تر است !
اگر بررسی نسبی بین عملکرد مدیران در حوزه های عملکردیشان داشته باشند وزن موفقیت سازمانی گروه دوم مدیران مدرنیته صنعتی بیشتر از مدیران گروه اول است و اگر شما موافق با این عقیده باشید حتما دلایل زیادی برای موفقیت مدیران مدرنیته صنعتی پیدا خواهید کرد . اینکه اکثر مدیران جدید و جوان جامعه ما مدرنیته صنعتی هستند و بدنه سیستم مدیریت کشور هم در حال مدرنیته صنعتی و این دو با هم سازگارترند .
امید است در آینده ای نچندان دور ایران اسلامی را غرق در مدیریت صنعتی مدرنیته ببینیم و سنتگرایان خود پیشگام در تغییر صنعتی و دور از طمع ها و چالش ها و بحران های تغییر باشند.
با سلام و خسته نباشید خدمت اهالی اریسمان نیوز من به اقای مسعود یوسفی فرد رای می دهم زیرا ایشان فردی ست جوان که مشکلات جوانان را درک می کند ایشان مدیری لایق وتحصیل کرده خوش اخلاق و با انگیزه می باشند
باسلام خدمت مسعولین اریسمان نیوز.دوخبر داشتم که اگه گزارش بگیرید بد نیس.۱٫متاسفانه تعداد زیادی از همشهریان ما برای سر گرمی بچه های خود به پارک بادرود مراجعه میکنن که اوج بد بختی مسعولین رو نشون میده که میتونید برید ببینید.۲قرار بودبسیج قدیم بانوان به بوستان یا پارک داخل شهری تبدیل میشه.ایا صحت داره؟لطفا پیگیری کنید.
باسلام.اقاکسی نیس دنبال روشن کردن بعضی چراغهای سوخته ی تیر برق بلوار وفلکه ی ورودی رو بگیره؟یه گذارش بگیرید.خبر میگم که تو تیتر بنویسید نه که اینجا باشه.باید همکاری کنیم اقای مسعول سایت.لطفا تو تیتر اصلی بزارید تا ناامید نشم.باتشکرررررررر
بنابه دعوت آقای محمدفیروزی نماینده مردم شریف شهرستان نطنز،بخش قمصر و بادرود درمجلس شورای اسلامی،مهندس سجادی معاون امورآب وخاک ، مهندس آقایی معاون حقوقی و امورمجلس وزارت جهادکشاورزی روزشنبه مورخه ۲۹/۹/۱۳۹۳ به حوزه انتخابیه نطنز ، قمصر و بادرود سفر می کنند.
سلام همکاران ارزشمند قدیمی در عرصه خبر و اطلاع رسانی و بر و بچه های مستحکم اریسمان نیوز
برخود واجب دیدم روز خبرنگار را خدمت شما پیشاپیش تبریک بگویم
حسین نقدی بادی
سلام
علیرضا علیپور بادی دورگه بادرود – اریسمان فرزند احمد علیپور ( یک زمانی اریسمان مغازه سیم پیچی داشت) امسال با رتبه ۵۰ دکترا روابط بین الملل دانشگاه خوارزمی تهران ( روزانه) قبول شده است
تبریک میگم بهش
اولین بیانیه ستاد مردمی حامیان دکتر فقیهی در جوشقان قالی
“نمایندگان نباید به کانون های قدرت و ثروت وابسته باشند.” رهبری فرزانه ی انقلاب
تبلیغات انتخاباتی با هزینه های هنگفت و آلوده به ظواهر پر زرق و برق علاوه بر ایجاد شائبه ی وابستگی به حلقه های قدرت و ثروت، خود نوعی توهین به بصیرت و هوشیاری اقشار مختلف مردم نیست؟؟ ستاد مردمی حامیان دکتر محمودرضا فقیهی در جوشقان قالی در تاریخ پنجم اسفندماه با هماهنگی با ایشان آغاز به کار نموده است. این جمع در صددند ثابت نمایند؛ تبلیغات پر زرق و برق و ایجاد هیجان وهیاهو، هرگز نمی تواند بر صداقت و قانون مداری غلبه نماید.
ما اعتقاد داریم مردم شهید پرور حوزه ی انتخاباتی، بسیار هوشیار تر از آنند که بازیچه ی هزینه های هنگفت انتخاباتی قرار گیرند. ستاد مردمی حامیان دکتر فقیهی در جوشقان قالی با به کارگیری نیروهای داوطلب از اقشار مختلف مردم و پرهیز از هرگونه اقدام تبلیغاتی پر زرق و برق ان شاءالله در عمل ثابت خواهد نمود که هیچ منبع قدرت و ثروتی توان مقابله با اراده ی مردمی را ندارد.
در پایان؛ حامیان مردمی دکتر محمودرضا فقیهی، ضمن جلب توجه مردمان فهیم و با بصیرت نطنز، بادرود، جوشقان قالی، کامو، قمصر، خالدآباد، طرق، متین آباد، اریسمان و دیگر مناطق حوزه ی انتخاباتی به نوع و شیوه تبلیغات کاندیداها و بررسی وابستگی مالی-تبلیغاتی آنان به مراکز قدرت، ثروت و بخصوص به بیت المال-به عنوان یک شاخص مهم شناخت اصلح از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(زید عزه)- ، همه گان را در فضایی آرام و دور از هیاهو و هوچی گری های تصنعی تبلیغاتی، به بررسی آراء، اندیشه ها و برنامه های کاندیداها دعوت می کنند؛ تا ان شاءالله درروز ۱۲ اسفندماه، ضمن آفریدن حماسه ی حضور و مشارکت حداکثری در انتخابات، شاهد انتخاب فرد شایسته و اصلح برای دفاع از حق و آبروی حوزه ی انتخاباتی در مجلس شورای اسلامی باشیم.
ستاد مردمی حامیان دکتر فقیهی در شهر جوشقان قالی
با سلام و عرض ادب
لطفاً منعکس شود…
خسته نباشید
یا علی
شما بودید چه می کردید؟
یادم هست سالها پیش وقتی عسگری محمدیان در رقابت های جهانی کشتی به حریفش باخت خم شد و او را روی شانه هایش سوار کرد و دور تشک دور زد . تماشاچی ها که ایرانی هم نبودند محمدیان را بیشتر تشویق کردند تا مرد پیروز میدان را.
حالا نتایج را اعلام کرده اند و نوشته اند که من ۱۱۹ رای داشته ام. دیشب متنی را خطاب به آقای فیروزی نوشتم تا پیروزی پرشکوهش را تبریک بگویم و ادای عسگری محمدیان را دربیاورم. اما سوالاتی در ذهنم مانده بود و نتوانستم تمامش کنم.
۱- من ۱۰ هزار بسته ی تبلیغی به خانه خانه ی مردم نطنز و قمصر و بادرود و طرق و…. انداختم.حدود ۵ مصاحبه از من در سایت های خبری محلی آمده است .تماس های بی چشم داشت و تایید کننده ی داشتم اما از ۲۸ هزارنفری که رأی دادند فقط ۱۱۹ نفرشان با من هم رأی شده اند!
۲- گفتمان سایر کاندیداها و یا میزان سرشناسی آنها چند برابر برتر از من بوده است ؟
۳- اگر این تبلیغات و اطلاع رسانی را هم نمی کردم تعداد رای من چقدر بود؟ مثلا افرادی که همین جوری و با پیش فرض های ذهنی خودشان و بدون تفاوت گذاری بین کاندیداها (مثلا به خاطر مٌهر شناسنامه)پای صندوق ها می آیند به احتمال ۱ به ۸ هم که شده ممکن بود نام مرا بر برگه ی رای خود بنویسند.در آن صورت باز هم ۲۰۰ رای متصور بود . نبود؟
۴- چه شده است؟ نمی دانم. نه می توان ادعایی کرد. نه می توان چیزی را اثبات کرد. آموخته ام که این حوادث گذرا هستند. آموخته ام تماس ها و اخباری را که از وقوع بعضی داستان ها در روز رأی گیری خبر می دهند بر روی آرامشم تاثیر ندهم. اصولا چیز مهمی رخ نداد. گفتند که فلان رفتار در روز رای گیری شده است . گفتند و شنیدیم . چیز مهمی رخ نداده است.
سید خلیل رفیعی طباطبایی
نامزد نمایندگی مجلس نهم از نطنز و قمصر
دکتر احمد روستا پدر بازاریابی نوین ایران در بازتاب خبر نخستین همایش بازار هدف و مدیریت بازار داخلی متمرکز که در اردیبهشت سال ۱۳۹۱ برگزار می گردد چنین بیان داشتند :
دوستان عزیزم خوشحالم ، خوشحالم و خوشحالم که ایران در حال تحول روزانه است . امیدوارم و اطمینان دارم با چهار عامل “عقیده- عشق- عُرضه و عمل صالح، که در محققانی همچون دکتر حامد پادری ثانی فرزند کشور همیشه آباد و سرافراز ایران وجود دارد، می تواند به موفقیت های بیشتر و بزرگتری دست یابد که از هم اکنون به همه محققان و دانش پژوهان علم بازایابی به خصوص دکتر حامد پادری ثانی تبریک می گویم. آرزو می کنم اگر هر جمله ای از این علم و دانش بازاریابی که بتواند در موفقیت بیشتر ایشان نقش داشته باشد و برایشان مفید باشد دریغ نخواهم کرد و همه ی محققان را نیز به یاد داشته باشند که یاد دوستان همیشه گرمی بخش است”.
نخستین همایش مدیریت بازار هدف و مدیریت بازار داخلی متمرکز که ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد.
دکتر حامد پادری ثانی استاددانشگاه و بنیانگذار بازار هدف به روش MTC ، MTD، CZK،LST در ایران در نخستین همایش مدیریت بازار هدف و مدیریت بازار داخلی متمرکز که ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد به ایراد سخنرانی پرداختند.
دکتر حامد پادری ثانی در اویل سخنرانی خود چنین اعلام داشتند : نگاه بخشی از صنعتگران سنتگرا ما را از افق علمی در بازار ایران باز داشته است.صنعتگران ایران باید هوشمندانه فضایی که نتیجه اش زندگی و پیشرفت علمی و عملی بهتر است را ایجاد نمایند.
کند بودن روند توسعه علم مدیریت بازار هدف در جای جای صنعت ایران امری ملموس و آزار دهنده برای اهالی صنعت محسوب می شود ؛ موضوعی که بارها و بارها از سوی مسئولین نظام ، ریاست دلسوز و مهربان جمهوری اسلامی ایران به آن تاکید شد و کارشناسان اقتصادی ،فرهنگی و اجتماعی به آن پرداخته شده و از سوی رسانه ها درباره آنها هشدار داده شده است.این مسئله بغرنج و غیرقابل اغماض این بار در نخستین همایش مدیریت بازار هدف و مدیریت بازار داخلی متمرکز که ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد و با سخنرانی دکتر حامد پادری ثانی به بررسی این مهم پرداخته شد.
در نخستین همایش مدیریت بازار هدف و مدیریت بازار داخلی متمرکز که ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد دکتر حامد پادری ثانی استاد دانشگاه که صداقت در بیان و گفتارش محسوس بود و دغدغه های توسعه این دیار را در ذهن داشتند چنین در ایراد سخنرانی خود بیان داشتند که ما ایرانی هستیم و ایران و شرکت های ایرانی یعنی همه ی جان و عشق ما و باید به این جان عشق ورزید ، چرا که ما ایرانی هستیم .
دکتر حامد پادری ثانی در سخترانی خود در جمع اساتید ، دانش پژوهان ، مدیران دستگاه های دولتی و خصوصی و جمعی از خبرنگاراران بابرشمردن مشکلات مبتنی بر شهروندان ایرانی بویژه معضلات فعلی صنعتگران ایران بیان داشتند : مدیریت بازار هدف در یک فضا و با فرآیند متفاوت برای پاسخگویی به نیازها و نیازمندان در هر مرحله از زمان و در هر نقطه از جهان است و به عبارتی دیگر مدیریت بازار هدف مبتنی بر نگرش و تفکر متفاوت است. ولی به دلیل اینکه در مدیریت بازار هدف واژه پیدایش بازار یا همان بازاریابی به کار رفته در نهایت هدف یک چیز است: به پیام ها و نیازهای بازار در دنیا به وسیله فناوری نوین و تکنولوژی ها پاسخگو باشیم.
سوالی است که در سمینار توسط دکتر حامد پادری ثانی از حضار پرسیده شد . این روزها افراد در دنیا پدیده مدیریت بازار هدف را هم به عنوان یک رسانه و هم یک نوع برنامه ریزی کسب و کار می بینند. اگر از دید شما اساتید و صنعتگران یک رسانه است پس برای توسعه کسب و کار خودتان بهترین ابزار یا رسانه را انتخاب کرده اید. اما اگر آن را یک نوع کسب و کار تلقی می کنید مفهوم، مدل و انواع اینها را باید در خودتان خلق کنید. به عبارتی از دید من خیلی از بنگاه ها و افراد، مدیریت بازار هدف را به عنوان یک مدیریت منابغ انسانی میدانند و مدیریت تجارت خودشان را شروع می کنند و بعد آن را به یک نوع کسب و کار معمولی با شکست تبدیل شد می گویند ما در تجارت های خود همه این مدل ها را آزمایش کرده ایم و با آن به خوبی آشنا هستیم. این الگو ها فایده ای ندارد . اما خودشان نمی دانند که آنان مدیریت بازار هدف و الگوریتم آن را ایجاد نکرده اند بلکه مدیریت سنتی خود را انجام داده اند .
ولی در دل مدیریت بازار هدف الگو و مدل ها، برای بسیاری ناشناخته و در حال توسعه هستند. همان طوری که مخاطب ما در مدیریت بازار هدف به یک مشتری تبدیل می شوند فراموش نکنیم که مدل ها نباید کپی برداری شوند، باید با واقعیت ها برخورد کنیم و به تمامی نکات و شرایط فرهنگی، جغرافیایی، مذهبی توجه کرد، قطعا تمامی مدل ها در طول زمان و در تمامی شرایط پویا خواهند بود.
طبق آخرین خبر و آمارهای رسمی و غیررسمی صحبت از اولین بودن کشور ایران در خاورمیانه از لحاظ استفاده صنعتگران از مدیریت بازار هدف هست. طبق منابع، ایران با بیش از ۳۳% شاهد رشد ضریب نفوذ صنعتگران در علم مدیریت بازار هدف هستیم، آینده کسب و کار ایرانیان را با این شرایط بسیار عالی باید دانست .
من اعتقادم این هست که یک جهشی را در چند سال آینده خواهیم داشت. چون نسل جوان ما در مرحله بعد از آشنایی با پدیده علم مدیریت بازار هدف است و همه افراد تمایل زیادی به درآمد و کسب و کار از طریق علوم جدید به ویژه علم مدیریت بازار هدف خواهند داشت. کسانی برنده هستند که از هم اکنون سرمایه گذاری های خودشان را شروع کنند. سرمایه گذاری از دید من فقط مسائل مالی نیست. بلکه بهترین و بالاترین سرمایه آموزش می باشد.
برای شروع کسب و کار به روش مدیریت بازار هدف نیاز به سرمایه گذاری زمانی، نرم افزاری و سخت افزاری هم هست. نکته بعدی و مهم اینکه خودمان را با آمارها فریب ندهیم. اینکه چه تعداد از صنعتگران از مدیریت بازار هدف استفاده می کنند. مهم نیست آنچه مهم است اینکه این صنعتگران در مدیریت بازار هدف دنبال چه هستند؟ نیازهای این افراد در مدیریت بازار هدف چیست؟ اگر ما بتوانیم در کنار آمار، آثار را قرار دهیم آن وقت می توانیم در کسب و کار مدیریت بازار هدف موفق باشیم.
اگر قرار بود یک نکته مهم را برای موفقیت در کسب و کار مدیریت بازار هدف به علاقه مندان پیشنهاد دهم چیزی جزء چنین مطالبی نبود که : کسب و کار و تجارت مدیریت بازار هدف مبتنی بر تجربه نیست بلکه مبتنی بر هوشمندی و خلاقیت و علم است، افراد موفق در مدیریت بازار هدف کسانی هستند که تمامی وقت خود را برای الگوبرداری سازی میگذارند نه برای کپی برداری از روش های سنتی در یک جمله بگویم که برای خدمت رسانی به مشتری در مدیریت بازار هدف : قول بدهید آن چه را که می توانید انجام دهید و انجام دهید آنچه را که قول می دهید.
ایشان در طول سخنرانی خود در نخستین همایش مدیریت بازار هدف و مدیریت بازار داخلی متمرکز که ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد بیان داشتند : بسیار از خلاقیت و نیازهای پنهان مخاطبان در تجارت مدیریت بازار هدف صحبت شد، خوشحال خواهم شد در این مورد این را نیز بگویم که چند سال پیش یکی از صنعتگران و دوستان من مدیریت بازار هدف راه اندازی کرد، پس از یک سال شاهد موفقیت های این صنعتگر ۴۵ ساله سنتی بودم . چون هم اکنون شرکتی در آلمان پیشنهاد میلیون دلاری را برای شراکت با این صنعتگر را داده است. هم اکنون این صنعتگر در لیست ۲۰ صنعتگر برتر و پرترافیک ایرانی به شمار می رود. به نظر شما چرا؟ این صنعتگر توانست نیازهای پنهان بازار را پیدا کند و ایده های خود را به خوبی به یک کسب و کار مدیریت بازار هدف موفق تبدیل کرد. برای جست و جوی ایده در کسب و کار و پیداکردن نیازهای پنهان بازار در بسیاری از سمینارها به ۳ واژه اشاره می کنم. ۵ واژه مهم (من، قطعا، علم ، دانستن ، می توانم ) هرگاه از دهان شخص یا صنعتگری یکی از این ۵ واژه را شنیدید یعنی او به دنبال رسیدن به بالاترین مراتب صعود می باشد و او سعی میکند که تجربه را با علم یاد بگیرد.
عکس همایش :
http://up.vatandownload.com/images/ealctz2jvu229fz3bk8.jpg
http://up.vatandownload.com/images/uz5qtwfi9vbl37ibk299.jpg
سلام. چه خوب بود که خبر جابجایی رییس بانک تجارت شعبه اریسمان را هم اعلام میکردید.
تذکرات کتبی نمایندگان به سؤالات اجرایی تذکر فیروزی به وزرای نیرو و جهاد کشاورزی
توصیه دکتر حامد پادری ثانی بنیانگذار علوم بازار هدف و بنیان گذار روش CZK ، MTC ، MTD ، LST در دنیا در خصوص مراقبت مدیران سنتی از پیامدهای احتمالی صنعتی شدن و نگاه باز آنان به مدیریت مدرنیته صنعتی
جلوگیری از طمع و چالش مدیران سنتی در صنعتی شدن و کمک به مدرنیته شدن مدیران سنتی
دکتر حامد پادری ثانی اعلام داشتند : مدیران صنعتی نقش بسیار مهمی در تغییر و رشد صنعتی و اقتصادی دارند. سازمان های امروزی به مدیران صنعتی و کارآفرینانی نیازمند است.
ایشان بیان داشتند : مدیری که تمایل دارد که آینده را تغییر دهد و فکر می کند که توانایی لازم برای ایجاد تغییر موفقیت آمیز در داخل سازمان را دارد، مدیر صنعتی نام دارد و اما مدیر سنتی که در حال تبدیل شدن به مدیر صنعتی می باشد امکان دارد حتی ریشه سنتی خود را نیز نابود سازد.
دکتر حامد پادری ثانی در ادامه سخنان خود چنین بیان داشتند : چندی پیش در شرکت فرآورده های لبنیاتی با نام و برند آشنا و معروف ش . آ همکاری داشتم در آنجا نیز با مساله ی افکار و روش های سنتی مواجه شدم و مدیرانی سنتگرا و متاسفانه بدون علم را دیدم و سعی کردم تا بتوانم آنان را به سمت مدیریت مدرنیته صنعتی برسانم در سرآغاز احساس کردم آنان نیز چنین می خواهند اما در طول جریان انفعالات مشاهده شد که مدیران سنتی در میان راه بدلیل شوک انقلاب مدیریت مدرنیته صنعتی باور خود را از دست داده و ناخوداگاه به سمت طمع صنعتی سوق پیدا میکنند .
برای توسعه یک سازمان باید مدیران آن از مدیران سنتی تبدیل به مدیران صنعتی درون و برون سازمانی شوند و از سه اصل مهم پیروی نمایند.
۱ مبانی مدیریت حرفه ای که شامل برنامه ریزی، سازماندهی ، کنترل، ارتباطات و تصمیم گیری عقلایی است را بیاموزند و به آن عمل کنند.
۲ خود را با «سبک مدرنیته » که فراسوی بوروکراسی بوده و جو نوآورانه را در سازمان موجب می شود، منطبق سازند.
۳ به ترغیب نوآوری و کارآفرینی مدرنیته درون و برون سازمانی در میان کارکنان بپردازند.
مدیر مدرنیته صنعتی به آشوبها و ناآرامی ها و عدم اطمینان محیطی واکنش نشان می دهد ؛ تلاش می کند تا یک موقعیت استراتژیک قوی ایجاد نماید، ولو اینکه ماهیت موقتی داشته باشد؛ او با ابتکارات فعالانه خود باعث ایجاد عدم اطمینان محیطی در دیگر سازمان ها می شود. مدیر مدرنیته صنعتی با تخریب موقعیت موجود، فرصت های جدیدی ایجاد می کند، او درصدد دستیابی به فرصت های جدید قبل از رقبای خویش است و در مقابل تهدیدات بالقوه هوشیار و گوش به زنگ است.
۱) تمرکز بر نتایج و اثربخشی و نه فعالیت
۲) تمایل به تغییر چیزها در زمانی که نیاز روشن و واضح است
۳) زیر سئوال بردن موقعیت جدید
۴) درک کارکنان به عنوان افرادی پاسخگو و مسئول که به دنبال تحقق نتایج هستند.
۵) بلند همت و رقابتی
۶) باور به وجود پاداش در ماهیت کار
۷) ناکامی در مواجهه ها با سیستم های دست و پاگیر بوروکراتیک و ایجاد مهارت های عملی برای چیره شدن بر این موانع
۸) توانایی برای حل تضاد و اصطکاک
۹) درک ارتباطات سازمانی: شامل سیستم های فرعی فنی و موقعیت مدیر به عنوان جزئی از کل
۱۰) برانگیخته شدن با تاثیرگذاری بر تغییر و نوآوری
مدیریت مدرنیته صنعتی فرآیند برملا ساختن یا ایجاد یک فرصت برای خلق ارزش از طریق نوآوری و تعقیب فرصت است؛ علیرغم آنکه در آغاز منابع کافی وجود ندارد.
۱- تجربه کافی هم در صنعت و هم در شغل مورد نظر
۲- دانش لازم در خصوص محصول یا خدمت و بازار
۳- مهارت های ارتباطی در هدایت سازمان
مدیران مدرنیته صنعتی با مدیران سنتی تفاوت هایی بسیار دارند از جمله آنها :
۱) مدیران سنتی آگاهی بسیار زیادی از مقررات و حریم ها دارند ولی مدیران مدرنیته صنعتی به مقررات صرفاَ به عنوان خطوط راهنما می نگردند.
۲) مدیران سنتی حساسیت به آینده و تمایل به تعویق انداختن پاداش ها دارند ولی مدیران مدرنیته صنعتی نگرش دوسویه به کنترل، موفقیت و مسئولیت پذیری دارند و می توانند دیگران را به کار وادارند و از آنها بهره برداری نمایند.
۳) مدیران سنتی در شناسایی مشکلات در حوزه کاری و ترسیم برنامه های تفصیلی توانایی دارند، در حالی که مدیران مدرنیته صنعتی میانه خوبی با بحث و تئوری ندارند؛ آنها مستعد اقدام هستند و از انگیزه بالایی برخوردار ند.
مدیران مدرنیته صنعتی ویژگی های شخصیتی زیر را دارا هستند که خود باعث خوشحالی می باشد :
۱- پذیرفتن تغییر و فرصت جویی
۲- جسارت و ریسک پذیری
۳- توان ساعتها کار طولانی
۴- خلاقیت و نوآوری
۵- آینده نگری و تمایل به پیشگام بودن
۶- استقبال از چالشها و کار تیمی
۷- داشتن مهارت مناسب سازمانی
۸- توان مذاکره
۹- پشتکار و توفیق طلبی.
مدیر مدرنیته صنعتی از فرصت های ارزشمند بهره برداری می نماید و بدین طریق از بروز بحران جلوگیری می کند اما اگر مدیر در پیگیری فرصت افراط و تفریط نمایند و به رویه های مدیریتی خشک و بوروکراتیک روی بیاورد، سازمان را مستعد بحران نموده است.
دکتر حامد پادری ثانی پدر علوم بازار هدف و بنیان گذار روش MTC ، MTD ، LST در دنیا اعلام داشتند : اگر بخواهیم استراتژی های مدیران مدرنیته صنعتی را طبقه بندی کنیم، ساده ترین طبقه بندی آن است که این استراتژی ها را در قالب استراتژی های فردی و سازمانی قرار می دهند.
۱) ارزیابی نیروهای پیش برنده ، مانع شونده
مدیران مدرنیته صنعتی به این نکته مهم توجه دارند که یک ارزیابی اولیه در مورد کسانی که موافق و مخالف آنها هستند ، انجام دهند، چرا که در داخل و خارج هر سازمانی نیروهای تغییر و نیروهای مقاومت وجود دارند که نیروهای تغییر قصد کمک به مدیران مدرنیته صنعتی را دارند و از آنها حمایت می کند اما نیروهای مقاومت در شمار مخالفین مدیران مدرنیته صنعتی به حساب می آیند.
بنابراین یکی از استراتژی های فردی مدیر مدرنیته صنعتی این است که در مورد اینکه چه کسی و چرا مخالف ایده اوست و یا چه کسی و چرا از ایده او حمایت می کند، ارزیابی هایی داشته باشد و این نیروها را فهرست کند.
۲) تکنیک شفاف سازی
مدیران مدرنیته صنعتی اغلب در دادن ایده های جدید تنها هستند و بعضی اوقات به علت اینکه آنها به تنهایی در مورد ایده فکر می کنند، نمی توانند حمایت های لازم را کسب کنند. در این مرحله مدیر مدرنیته صنعتی از استراتژی شفاف سازی، کنترل و مشارکت استفاده می کند؛ یعنی با توجه به فهرستی که در مرحله قبل (ارزیابی نیروهای پیش برنده و مانع شونده تغییر) تهیه کرده است، تعدادی از متحدان و حامیان ایده خود را جمع کرده و پیشنهاد و ایده خود را با آنها کنترل می کند؛ در این استراتژی مدیر مدرنیته صنعتی نه تنها سعی دارد حمایت همه آنها را بدست آورد، بلکه تلاش می کند علاوه بر حمایت آنها فعالیت گروه فشار را به نفع ایده خود بدست آورد؛ مدیر مدرنیته صنعتی به این نکته مهم توجه دارد که برای مقابله با کسانی که می خواهند ایده او را دست کم گرفته و یا آن را رد نمایند، باید شمار حمایت کنندگان از ایده اش را افزایش دهد؛ چرا که پیشنهاد یک نفر را رد کردن کار آسانی است، اما خیلی مشکل است که پیشنهادات افراد زیادی را رد کنیم.
مدیر مدرنیته صنعتی در فرآیند شفاف سازی، نه تنها افراد دیگر را کنترل می کند، بلکه درصدد آن است که برخی از ایده های آنها را به پیشنهادات خود بیافزاید؛ این امر موجب گسترش مالکیت ایده شده و تعهد افراد را ارتقاء می بخشد.
۳) سبک های مذاکره ای مختلف
مدیر مدرنیته صنعتی با سبک های مختلف مذاکره آشناست و در زمان ها و مکانهای مختلف، به درستی از این سبک ها استفاده می کند.
۴) برنامه خلاقانه
مدیر مدرنیته صنعتی در طراحی برنامه خود، این نکته مهم رااز «نوبل لاورت» و «هربرت سایمون» در نظر می گیرد که «باید در ارایه طراح های خلاقانه: ۱ موافقت را آسان سازید، ۲ عدم موافقت را مشکل سازد.» لذا او برنامه خود را به گونه ای طراحی می کند که موافقت با آن آسان و مخالفت با آن مشکل باشد.
۵) ایده ها و ارزش ها
یک مدیر مدرنیته صنعتی همواره این مثل را که «آب تازه را در بطری قدیمی بریزید» به خاطر دارد، بنابراین ایده های جدید خود را با ارزش های متداول مرتبط می سازد.
دکتر حامد پادری ثانی پدر علوم بازار هدف و بنیان گذار روش MTC ، MTD ، LST در دنیا اعلام داشتند : یک مدیر مدرنیته صنعتی برای خلق نوآوری در فعالیت های سازمانی، مشوق های قوی را تهیه می کند و بموقع از آنها استفاده می کند؛ مدیر کارآفرین نه تنها از مشوق های فردی بهره می جوید و به افراد پاداش می دهد، بلکه به مشوق های گروهی نیز توجه دارد و به گروه های تخصصی که به موفقیت هایی نایل شده اند، پاداش می دهد. این پاداش ها همیشه پول نیستند، بلکه مشوق های دیگری از جمله «شهرت»، «ملاقات با رؤسا»، «تقدیر کردن»، «اجازه برای کار کردن در پروژه های جدید دیگر» و … در این میان از اهمیت بالایی برخوردارند.
بنابراین یکی از استراتژی های سازمانی یک مدیر مدرنیته صنعتی این است که تلاش می کند انواع تقویت کننده ها را در قالب ساختاری که از عقاید، محصولات و خدمات جدید حمایت کند، ارایه کند.
روش دوم این است که او می تواند از یک ماشین پاسخگو برای این منظور استفاده کند؛ در این روش افراد سازمان ایده های خود را به این ماشین ارایه می کنند و مدیر بعد از گردآوری همه ایده ها به بررسی آنها پرداخته و پاسخ می گوید.
روش دیگر این است که مدیر یادداشتی برای کارمندان صادر می کند و به طور ساده به آنها می گوید ما با این مسایل مواجه هستیم، هر کس آنها را حل کند، پاداشی دریافت می کند.
بنابراین یکی دیگر از استراتژی های سازمانی یک مدیر مدرنیته صنعتی این است که روشهای رقابتی چندگانه را در سازمان به کار می گیرد و خود را متعهد به پذیرفتن و پردازش بعضی از نظریات جدید از سوی کارمندان خود می داند.
دکتر حامد پادری ثانی بیان داشت : یک مدیر مدرنیته صنعتی استفاده از استعدادهای ناب در معرفی محصولات و خدمات جدید را ضروری می داند. او در مرحله توسعه ایده، استعدادهای نابی را از کتاب ها، مقالات و منابع معتبر دیگر به عاریت می گیرد؛ بعبارت دیگر به جای اینکه ایده ای را به طور کامل خود ارایه دهد، سعی می کند کسانی را بیابد که ایده ها و نظراتی شبیه ایده های او دارند.
یکی دیگر از استراتژی های سازمانی یک مدیر مدرنیته صنعتی ، «داشتن درجه بالای ریسک» برای رفتار نوآور خود است.
با وجود آنکه میدانیم وقتی سوالها درباره بالا بردن بهرهوری و افزایش الگوهای رفتاری موفقیت است، هیچ کس پاسخ کاملی ندارد، اما با این حال هر کسی که مدیریت کرده، بهتر پاسخ این سوالها را میشناسد.
وقتی مشغول انجام کاری میشویم که به علت زمان طولانی و مداومت به یک عادت تبدیل میشود و باعث افزایش تلاش و بالا بردن کیفیت کارهای خودمان میگردد.
اگر افراد ارزش بالاتری برای کار قائل باشند آن را انجام میدهند. از طرف دیگر، اگر انجام ندادن آن کار به نفع آنها باشد، راحت آن را انجام نخواهند داد.وقتی من میگویم، مردم از خود میپرسند این مساله یا عمل چقدر برایشان ارزش دارد، منظورم ارزش مالی نیست. بهطور مسلم اگر به کارمندان پول ندهند، آنها فعالیت نخواهند کرد، ولی همگان تنها برای پول کار نمیکنند، مگر این که از لحاظ مادی تحت فشار باشند. شخصی که تحت فشار مادی است، عملا هر کاری انجام میدهد.
بدون توجه به اینکه چقدر برایش ناخوشایند است و تا زمانیکه آن را انجام میدهد که بتواند پول مورد نیاز را به دست آورد و فشار مالی از رویش برداشته شود. وقتی این فشار دیگر از روی او برداشته شد، آن را انجام نخواهد داد.
دکتر حامد پادری ثانی در آخر اعلام داشتند : همیشه جدالی هر جند مخفی بین مدیرانی که به روش سنتی به مدیریت سازمان خود می پردازند و مدیرانی که بر مبنای مبانی مدرنیته صنعتی و دانشگاهی خود بر سازمانهایشان مدیریت می کنند وجود دارد مبنی بر اینکه روش مدیریت هر کدام از طرفین دعوا ارجح تر و اثر بخش تر است !
اگر بررسی نسبی بین عملکرد مدیران در حوزه های عملکردیشان داشته باشند وزن موفقیت سازمانی گروه دوم مدیران مدرنیته صنعتی بیشتر از مدیران گروه اول است و اگر شما موافق با این عقیده باشید حتما دلایل زیادی برای موفقیت مدیران مدرنیته صنعتی پیدا خواهید کرد . اینکه اکثر مدیران جدید و جوان جامعه ما مدرنیته صنعتی هستند و بدنه سیستم مدیریت کشور هم در حال مدرنیته صنعتی و این دو با هم سازگارترند .
امید است در آینده ای نچندان دور ایران اسلامی را غرق در مدیریت صنعتی مدرنیته ببینیم و سنتگرایان خود پیشگام در تغییر صنعتی و دور از طمع ها و چالش ها و بحران های تغییر باشند.
باسلام و خسته نباشیدبه مدیرسایت اریسمان نیوز…ازشما میخواهم یک سری هم به رزمی کاران پایگاه بسیج امیرالمومنین بزنید….التماس دعا
با سلام و خسته نباشید خدمت اهالی اریسمان نیوز من به اقای مسعود یوسفی فرد رای می دهم زیرا ایشان فردی ست جوان که مشکلات جوانان را درک می کند ایشان مدیری لایق وتحصیل کرده خوش اخلاق و با انگیزه می باشند
باسلام خدمت مسعولین اریسمان نیوز.دوخبر داشتم که اگه گزارش بگیرید بد نیس.۱٫متاسفانه تعداد زیادی از همشهریان ما برای سر گرمی بچه های خود به پارک بادرود مراجعه میکنن که اوج بد بختی مسعولین رو نشون میده که میتونید برید ببینید.۲قرار بودبسیج قدیم بانوان به بوستان یا پارک داخل شهری تبدیل میشه.ایا صحت داره؟لطفا پیگیری کنید.
باسلام.اقاکسی نیس دنبال روشن کردن بعضی چراغهای سوخته ی تیر برق بلوار وفلکه ی ورودی رو بگیره؟یه گذارش بگیرید.خبر میگم که تو تیتر بنویسید نه که اینجا باشه.باید همکاری کنیم اقای مسعول سایت.لطفا تو تیتر اصلی بزارید تا ناامید نشم.باتشکرررررررر
بنابه دعوت آقای محمدفیروزی نماینده مردم شریف شهرستان نطنز،بخش قمصر و بادرود درمجلس شورای اسلامی،مهندس سجادی معاون امورآب وخاک ، مهندس آقایی معاون حقوقی و امورمجلس وزارت جهادکشاورزی روزشنبه مورخه ۲۹/۹/۱۳۹۳ به حوزه انتخابیه نطنز ، قمصر و بادرود سفر می کنند.
سلام همکاران ارزشمند قدیمی در عرصه خبر و اطلاع رسانی و بر و بچه های مستحکم اریسمان نیوز
برخود واجب دیدم روز خبرنگار را خدمت شما پیشاپیش تبریک بگویم
حسین نقدی بادی
ممنون از سایت خوبتون
سلام
علیرضا علیپور بادی دورگه بادرود – اریسمان فرزند احمد علیپور ( یک زمانی اریسمان مغازه سیم پیچی داشت) امسال با رتبه ۵۰ دکترا روابط بین الملل دانشگاه خوارزمی تهران ( روزانه) قبول شده است
تبریک میگم بهش