شنبه , ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
Next article
Previous article
سرکار خانم مهناز بادیزاده نویسنده کتاب رمان «هاله خوشبختی»، با ارسال دلنوشته ای به پایگاه خبری اریسمان نیوز؛ مطالبی را در خصوص نحوه تهیه و انتشار اولین اثر داستانی خود به رشته تحریر درآورده که ضمن تشکر از لطف و همکاری بی شائبه ایشان، متن کامل این دلنوشته به همراه مشخصات کتاب و نویسنده این اثر داستانی منتشر و تقدیم شما خوانندگان گرامی می نماییم:
* مشخصات نویسنده
– نام: مهناز
– نام خانوادگی: بادیزاده
– تاریخ تولد: ۱/۱/۱۳۶۰
– محل تولد: روستای اریسمان
– مدرک تحصیلی: دیپلم ادبیات و علوم انسانی
* مشخصات کتاب
– عنوان: هاله خوشبختی
– ویرایش: حسین نقدی بادی
– انتشارات: سام آرام اصفهان
– سال و نوبت چاپ: اول – ۱۳۹۳
– لیتوگرافی: سینا – قم
– شمارگان: ۱۰۰۰
– قیمت: ۵۰۰۰۰ ریال
* دلنوشته خانم بادیزاده
از کودکی تصاویر دنیای زیبایی را در ذهنم به وضوح می دیدم، اما قدری که بزرگتر شدم فکر می کردم خیال پردازی و رویاهای شیرین؛ غیرمنطقی، غیرواقعی و نادرست به نظر می رسند. و برای اینکه بگویم بزرگ شده ام سعی می کردم آن ذهنیت را از خودم دور کنم، که این دور کردن احساسات خوب و عدم تمرکز و تعمق بر زیبایی های هستی و الهامات درونی ام که همه از آن برخوردارند، و احساس اینکه در کنار خداوندی که لحظه به لحظه و چشم در چشم من آماده بود تا مرا در هر شرایطی یاری کند، چیزی کمتر از ناسپاسی نبود. هیچگاه متوجه نبودم که خداوند افکار و تجسم خوب و عالی را به همراه قانون جذب آن هم برای فرمانبرداری از اندیشه هایم در خدمت من قرار داده و خلق کرده است.
همیشه دم از باور و ایمان می زدم، در حالی که می بایست قدری با خود خلوت کرده و تعمق می کردم و با چشم و گوش باطن، به درون خود توجه می کردم که ببینم آیا واقعا به خدا و یاد او باور و ایمان دارم؟ نام خدا راحت ترین چیزی است که طبق عادت روی زبان جاری می شود و به درون خود مراجعه کردم و متوجه شدم سخت ترین و دورترین باورم این است که آیا ایمان و خداوند واقعی نیست؟! چرا که همیشه واقعیت ها را واژگون دیده و استدلال کرده بودم که تلخ ترین، منفی ترین، تاریک ترین و دورترین چیزها واقعی اند بنابراین نرم ترین، زیباترین و واقعی ترین آرامش و بینش درونی ام را نمی توانستم واقعی ببینم، باور و اعتقاد به خدا به طور غریزی و اتوماتیک از وقتی که روح خدا در ما دمیده شد، بوجود آمد. اما مسئله مهم این است که خداوند نمی خواهد خودش را به ما تحمیل کند، اما برای حفظ شادی، آرامش و قدرت خود به این باور نیاز داریم.
همان روح نازنین جاری در ما به همه واقعیت های زیبا در زندگی آگاه است و مدام ما را صدا می زند، کافیست با قدری تأمل و تفکر گنج درونمان را باور و سپس بارور کنیم، خدانوند در وجود همه ما گنجی به زیبایی وسعت دنیا قرار داده که توجه، ایمان و تمرکز به گنجینه درونمان باعث آرامش و رفاه واقعی و بی نظیری در ما می شود.
از سال ۷۳ همواره خودکار و کاغذ از یاران صمیمی من و بهترین و مهم ترین وسایل من بودند، همواره می نوشتم احساسات، تصورات و خیالاتم و همچنین داستان های کوتاه و بلندی که پس از مدتی آنها را پاره کرده و دور می ریختم تا سال ۸۰ که رویاهایم سرریز شد و آنها را از عمق وجودم به صفحه کاغذ می کشاندم و به مرور متوجه می شدم که می توانم پایان خوبی به آنها داده و فقط یک اثر باشد برای شخص خودم! این رمان هیچ واقعیت و سنخیتی به زنگی شخصی خودم و هیچ کس دیگر ندارد، کلمه به کلمه آن فقط زاییده افکار و احساس من می باشد که بارها و بارها به نام الهام از دلم به ذهنم سرریز و هجوم می آوردند.
در سال ۸۰ من آگاهی دقیقی از زندگی و حقیقت های زیبای آن نداشتم و مطالب الهام شده را برعکس اثر دوم، بدون تعمق، تفکر و کنکاش و فقط به صورت ساده بر روی کاغذ منتقل می کردم. این رمان سال ها در صندوقچه خاک خورد و بعد از تشویق و اصرار دوستان و نزدیکان عزیزم، آن را بدون تغییر و تحولی برای تایپ به آقای اسماعیل بادیزاده سپردم و وقتی هم که مجوز آن را دریافت کردم، بر این باور نبودم که رویاها واقعی ترین چیزها هستند.
حالا با چاپ این کتاب یاد گرفتم که الطاف، پیام ها و خواسته های خداوند را جدی تر بگیرم، همواره مراقب باشید رویاها و باورهای زیبای خود را در دسترس افکار پلید و باورهای کسانی که آنها هم خود را گم کرده اند قرار نداده و کورکورانه باورهایشان را به باورهای خود ترجیح ندهید.
از خود و رویاهایتان مراقبت کنید و اجازه ندهید کسی آنها را از شما برباید، رویاها گنج های درونی ما برای شادی و نزدیکی و دوستی ما با خداست. به نادیدنی ها ایمان داشته باش، ایمان به نادیدنی ها همان ایمان به پروردگاری است که او را به چشم ظاهر نمی بینیم اما وجودش را فقط و فقط با باوری عمیق و دیرینه، احساس می کنیم پس به نیروی درونی خود هم ایمان داشته باش تا همه خواسته های زیبایت به واقعیت برسند.
باشد که با ایمان به توانایی خویش، خود را به سوی هدفی زیبا و والا تغییر داده و با آگاهی و توانایی بر سرنوشت خویش تسلط پیدا کنیم و این فقط با ذهنی هوشیار و قدرت تفکر صحیح و الهی میسر است.
در پایان جا دارد که از زحمات و تلاش های دلسوزانه و بی دریغ نویسنده توانا و اندیشمند استاد بزرگوارم جناب آقای حسین نقدی که با ویرایش و بازنویسی زیبای خود و همچنین از جناب آقای ابراهیم پورعسگر که با حمایت و پشتیبانی مالی از رمان هاله خوشبختی، نقش بسیار مهم و بسزایی را در چاپ و انتشار این اثر داستانی ایفا کرده اند؛ بی نهایت تشکر و قدردانی نموده و توفیقات روزافزون همراه با سلامت،شادکامی و بهروزی این عزیزان را از درگاه ایزد منان مسألت می نمایم.
۱۳۹۸/۰۵/۱۴
۱۳۹۸/۰۵/۰۲
۱۳۹۸/۰۴/۳۱
۱۳۹۸/۰۴/۲۵
مدیر مسئول :
میثم جعفری
09132624539
پشتیبانی فنی :
محسن صباحی
09139627106
ایمیل سایت :
فاکس :
03154312370
از خانم مهناز بادیزاده دوست خوبم تشکر می کنم. به توانایی خانم های این منطقه باید ایمان داشت. آنها را باور کنید تا خود را نشان دهند و باعث سربلندی منطقه شوند
مهناز جان بابت نوشتن این اثر زیبا جا داره بهت تبریک و خسته نباشید بگم…موفقیت روزافزونتو از درگاه الهی خواستارم.