به گزارش اریسمان نیوز به نقل از نطنز، دو ماه پیش بود که عطر حضور غواصان شهید، فضای شهر بادرود را آکنده کرد، حال و هوای دلهایمان را بارانی و چشمهایمان را اشکبار دلتنگی.
در دریای خاطرات جنگ و شهادت غرق شده بودیم اما هیچکس نتوانست و نخواهد توانست راز اشکهای همیشه جاری مادر شهید جاویدالاثر علی زینلی را بفهمد.
او که در بدرقه شهیدان غواص امید استقبال از فرزندش را در دل میپروراند، با اشکهایش کوچه و خیابان شهر را آبپاشی میکرد تا از فرزندش پذیرایی کند.
دیروز دوباره شهر بادرود فضای شهید و شهادت را حس کرد، درست مثل همان روزهایی که شهید میآورند، یکی آمده بود از جنس فرزندش تا برای تمام مادران شهیدی که چشم انتظارند اندکی دل گرمی هدیه آورد.
آمده بود تا برای نامداری گمنامی از جنس فرزندان روحالله، در این شهر اقدامی کند، گوشه گوشه شهر را قدم زد، دوست داشت بهترین خانه را برایش بسازند، این روزها همه مهیای یک مهماننوازی بینظیرند، بیتابی بیبهانه نبود، آری دوباره بوی شهید آمده بود.
دوباره مهمانی لاله برپاست، دوباره صدای اللهاکبر میآید، همه جای شهر همه شهروندان در تکاپو هستند، از بچههای ناحیه سپاه و حوزه سیدالشهدا تا شورای شهریها که درخواست حضور شهید گمنام را داده و سخت پیگیرند.
در و دیوارهای شهرشان را آذین میبندند و میآرایند تا تسلای دل مادری باشند که سالهاست چشمانتظار فرزندش است و هر لحظه آمدنش را نزدیکتر احساس میکند.
حضور شهدای غواص، آمدن مأمور تفحص، چشمهای همیشه منتظر مادر شهید علی زینلی شهید گمنامی که در راه است.
حال و هوای شهر و فرزندان انقلاب و جوانان بسیجی بادرود و خانوادههای معظم شهدای شهر همه و همه نشانههای لطف خداوند است که این بار بر فضای پرمهر، خونگرم و مهماننواز دیار بادرود سایه افکنده است.