پنج شنبه , ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
Next article
Previous article
فرماندار نطنز: وظیفه مسئولان، ایجاد فضایی برابر و مناسب برای برگزاری انتخابات سالم است
اریسمان نیوز – دکتر عبدالله کرمانی نژاد/ در ساختار نظام سیاسی سه وجهی علاوه بر هیات حاکمه و مردم ، نهاد های فرهنگی ، اجتماعی،سیاسی و اقتصادی حضور فعال دارند. از جمله این نهادها، احزاب، گروهها و تشکلهای سیاسی و اجتماعی است که نقش واسطه و رابط بین حکام و مردم را ایفاء می کنند.این احزاب و گروهها ازتعاریف ، عملکرد ، شرایط و آثار مثبتی برخوردارند که در بخش زیربه طور تفصیل به آن می پردازیم.
۱-تعریف حزب و گروه
منظور از حزب[۱]، گروه، انجمن، وتشکیلاتی از این قبیل به مجموعه ای از افراد گفته می شود که بر اساس اهداف وخط مشی مشترکی در کنار هم گرد آمده وبرای رسیدن به اهداف خود تلاش دسته جمعی می کنند. اصولا فعالیتهای اجتماعی بدون وجود تشکیلات منسجم چندان مثمر ثمر نخواهد بود. افرادی که در یک حزب بر اساس یک اساسنامه دور هم جمع می شوند به دلیل همفکری وهمسویی آنها با یکدیگر از قدرت بسیار بالایی برخوردمی شوند به طوری که چند نفر متحد ومنسجم از دهها نفر متفرق و پراکنده قدرتمندترند. احزاب بر اساس قانون شکل گرفته و دارای اساسنامه هستند؛ در این اساسنامه اهداف و اولویت های حزب مشخص شده و راهکارهای متناسب با این اهداف تعریف می شوند.
حزب در لغت به معنای فشردن و سخت شدن،گروه، دسته و طایفه آمده است. در سیاست گروه یا دسته یا فرقه ای را گویند که در امور اجتماعی نظرهای مخصوص یک جمعیت یا یک طبقه را تعقیب نماید. طبیعتاً جمعیتی با مشخصات فوق از حالت بی هویتی خارج شده به مرحله داشتن هویت و شخصیت حقوقی پای می نهد. زیرا در حزب اعضاء یا اجزاء تبدیل به کلی می شوند با اهدافی واحد و شکل گرفته از تشکلشان.
حزب ارگانی است اجتماعی ، سیاسی یا مردمی که داوطلبانه برای دستیابی به اهداف برخاسته از ایدئولوژی مشترکشان گرد هم آمده باشند.بنابراین چنین جمعیتی به مقتضای طبیعت سیاسیِ هر گونه تشکلی الزاماً باید دارای سه رکن اساسی مرامنامه، اساسنامه و نظامنامه باشند.
مرامنامه از دو بخش تشکیل میشود: نخستین بخش مرامنامه ، خاستگاه ایدئولوژیکی جمعیت را بیان میکند؛ و بخش دومِ مرامنامه، که میتواند ضمنی هم باشد، روشنگر و توضیح دهنده اهداف حزب خواهد بود. رکن دوم هر حزبی اساسنامه است که در واقع میتوان بدان شبه قانون اساسی حزبی نیز گفت. اساسنامه شامل نکات اساسی مورد قبول حزب در رابطه با اجتماعی که در آن شکل گرفته و برای رسیدن به اهداف حزب مراعات میگردد، بود. رکن سوم نظامنامه حزبی است که این رکن هم به مانند رکن اول به دو بخش، نظامنامه داخلی یا درون گروهی و نظامنامه خارجی یا برون گروهی تقسیم میشود. قسمت اول ناظر بر اجرای مقررات و قواعد و اصولی است که باید از طرف اعضاء رعایت گردد. بخش دوم مربوط به قواعد و مقررات در چهارچوب ارتباطات حزب با جامعه ای است که در آن به وجود آمده مانند ارتباط با دولت و سایر احزاب و احتمالاً ایجاد رابطه با احزاب بیگانه در راستای نظرات سیاسی و ایدئولوژیکی جمعیتی که شکل گرفته است. [۲]
۲-تفاوت حزب با جناح، جمعیت و تشکل
جناح[۳] ، مجموع گروه یا گروه هایی است که با اهداف و دیدگاه های مشترک در کوتاه مدت و یا بلند مدت به منظور رقابت و کسب قدرت سیاسی، در داخل یک حکومت یا حزب گرد هم می آیند، بدون این که دارای ماهیت رسمی و شخصیت حقوقی باشند. جناح را بخشی از یک واحد یا جریان سیاسی دانسته اند، لذا برای نمونه به جناح حکومت، جناح حزب، جناح راست و چپ تعبیر می شود.جناح تشکلی است که لزوما مداومت ندارد و بنا بر ضرورت و به مناسبت هایی (انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری و….) تشکیل می شود. بر این اساس جناح برخلاف حزب: ۱٫ دارای شعب مختلف در سراسر کشور نیست.۲٫ دارای شخصیت حقوقی نیستند.۳٫ از نظر قانونی در جایی ثبت نشده اند و عموما نمی خواهند رسمیت حقوقی و قانونی پیدا کنند.۴٫ به سرعت یا به تدریج می توانند به مرور زمان، مواضع خود را تغییر دهند و شناسایی خود را دچار مشکل کنند .۵- نهادینه نیستند(جمالزاده،۱۳۸۲،ص ۳۸).واژه هایی چون جمعیت و تشکل هم دارای ویژگی هایی نظیر جناح بوده و با حزب تفاوت دارد.
۳-عملکرد احزاب و گروهها در ساختار نظام سیاسی سه وجهی
احزاب و گروهها در ساختار سه وجهی از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردارند ،در انتخابات به طور گسترده ای شرکت نموده و بسته به میزان اعتمادی که در میان مردم کسب می کنند به قدرت می رسند. با توجه به نقش ارزنده احزاب در جامعه برخی از عملکرد آنها به شرح ذیل است:
۱-برخورداری احزاب و گروه ها از نیروهای هم فکر و متشکل
احزاب از نیروهای لازم وکافی در ابعاد مختلف حوزه فعالیت خود در اختیار داشته وآنها را هم به طور موثری سازماندهی می کند. جذب عناصر متخصص وکارآمد ویا کادر بندی نیروها می تواند قدرت مانور احزاب را تقویت کرده وکارآیی آنها را بالا ببرد. میزان جذب این نیروها باید به اندازه ای باشد که در قلمرو حاکمیت خود در صورت پیروزی از عناصر فعال ولازم برای اداره کشور برخوردار باشد افراد همسو وهم عقیده دور هم جمع می شوند وبا مشاوره با یکدیگر به یک خرد جمعی دست پیدا می کنند که برآیند آن از تصمیمات فردی بسیار قویتر و عاقلانه تر است.
یک حزب سیاسی نوعاً توسط رهبر حزب (قدرتمند ترین فرد حزب که با سخنگویی برای حزب از آن نمایندگی می کند)، دبیر حزب (کسی که کارهای روزانه را تنظیم و اسناد ملاقات های حزب را ثبت می کند)، دبیر مالی حزب (کسی که مسئول امور مالی و جمع آوری حق عضویت اعضای حزب است) و رئیس حزب (کسی که راهبرد های حزب را برای استخدام و آموزش اعضاء تنظیم می کند و ملاقات های حزب را برنامه ریزی می نماید) اداره می شود. بیشتر مناصبی که در بالا ذکر شدند، عضو هیئت اجرایی حزب نیز محسوب می شوند، هیئتی که وظیفه اداره سازمان را بر عهده دارد و سیاست های کل حزب را در سطح ملی تنظیم و تدوین می کند.عموماً، در بازه های زمانی مشخص، گردهمایی های حزب برگزار می شوند تا دبیران حزب در آنها انتخاب شوند. هم چنین اگر تعداد کافی از اعضا چنین درخواستی داشته باشند می توان انتخاباتی برای تعیین یا تغییر رهبر حزب برگزار کرد. یکی دیگر از اهداف برگزاری همایش های حزب این است که ارزش ها و برنامه های حزب در سال آینده برای اعضا بیان و مشخص شوند.[۴]
۲-تشریک مساعی،تقسیم کار،و حاکمیت خرد جمعی در حزب
حزب دارای یک شورای مرکزی مرکب از نیروهای تجربه دیده،صاحب نام، تحصیل کرده، آگاه با مسائل مختلف کشور وجهان هستند که بر اساس اساسنامه ای که اهداف، راهبردها، استراتژی آنها به خوبی روشن است در کنار هم جمع شده وبا خرد جمعی وبا نگاه مشترک وتفاهمی که دارند دست به فعالیت وتلاشی دسته جمعی می زنند. از آنجا که افراد این تشکلها همدیگر را به خوبی می شناسند ودیدگاههای نزدیک به هم دارند به راحتی می توانند در کنار یکدیگر بر اساس اهداف ومنافع مشترک تلاش نمایند. در احزاب، اعضاء سالها در کنار یکدیگر همکاری و مشارکت دارند. اعضای یک حزب کارها ومسئولیتها را بر اساس توانایی ها و آموزشهایی که دیده اند بین خود تقسیم کرده وهر کدام مسئول بخشی از وظایف می گردد. اداره حزب بر اساس خرد جمعی بوده و با تشریک مساعی انجام می شود در نتیجه امکان رسیدن به اهداف سریعتر می گردد.
۳-شرکت فعال حزب در انتخابات با طرح شعارها متناسب با اهداف و معرفی کاندیداهای خود
احزاب قاعدتا در انتخابات مختلف ریاست جمهوری ، مجلس ،شهرداری ها، شوراهای شهر و روستا به طور فعال شرکت کرده و به طرح شعارهایی متناسب با اهداف و آرمانهای خود پرداخته و کاندیداهای خود را معرفی می نمایند. احزاب دارای مجله، نشریه روزنامه ویا سایر وسایل ارتباط جمعی می باشد و سیاستها واهداف وخط مشی ها ودیدگاههای خود را به اطلاع عموم می رساند. اصولاً طرح شعارهایی متناسب با اهداف حزب، بیان راهکارها می تواند در کسب موفقیت احزاب در انتخابات وسایر فعالیتهای سیاسی واجتماعی نقش فعالی داشته باشد احزاب در رسانه های مختلف و بعضا نشریات اختصاصی خود، اهداف و برنامه های خود را بیان کرده و گاه به انتقاد از رقبای خود می پردازند. از آنجا که احزاب دارای اساسنامه هستند واهداف آنها مشخص است شعارهایی متناسب با آن را برگزیده ودر انتخابات شرکت می کنند . وجود احزاب گوناگون با شعارها ، اهداف ،راهکارها واولویت بندی متفاوت این فرصت را برای مردم فراهم می کنند که بر اساس شناختی که از این احزاب در طول سالیان متمادی بدست آورده با توجه به شعارهای تبلیغاتی آنها ، تصمیم گیری کرده و رای دهند.
۴-سرعت حزب در تصدی پست های کلیدی و اجرای برنامه ها
احزاب به دلیل برخورداری از افراد فراوان وهمفکر، نیروهای لازم ومورد نیاز خود را بر اساس دیدگاهها وتفکراتی که دارند دور خود جمع کرده وآنها را سازماندهی می کنند ودر صورت پیروزی در انتخابات از این نیروها به سرعت در مسئولیتها ونهادها استفاده می کنند. البته اینگونه تلاشها در احزابی که قوی هستند وسالها تجربه کاری دارند به راحتی میسر است لذا پس از کسب پیروزی در انتخابات به سرعت به چینش نیروها پرداخته ومسئولیتها را بر عهده آنها می گذارند.
احزاب پس از پیروزی وبدست گرفتن قدرت، نیازی ندارند وقت زیادی را صرف شناسایی افراد نمایند به شکلی که در زمان کوتاهی وقدرت را در دست گرفته و نیروهای مربوطه را به کار می گیرند. در حالی که در کاندیدا های منفرد به خصوص در مورد ریاست جمهوری فرد پس از انتخاب شدن، با کمبود نیروی مورد نیاز جهت اداره کشور مواجه می شود ودر واقع مدتی را در سردرگمی به سر خواهد برد. لذا افرادی که به کار گرفته می شوند به دلیل عدم آمادگی قبلی به سرعت جابجا می شوند وتغییر می کنند.
در نمایندگی مجلس هم اگر کاندیداها به صورت منفرد وارد مجلس شوند، قاعدتاً بامشکل تصمیم گیری مواجه خواهند شد وطرحهای ارائه شده به مجلس از پختگی وانسجام کافی برخوردار نیست. اصولاً کار کردن جمعی از افراد که هر کدام از یک منطقه وارد مجلس شده بدون شناخت وهمفکری سابق بسیار مشکل است حداقل ماهها مجلس باید وقت صرف کند تا نیروهای همفکر وهمسو یکدیگر را شناسایی کرده ومنسجم شوند در حالی که در احزاب وقتی که اکثریت مجلسی را بدست گیرند بلافاصله می توانند طرحهای از پیش آماده خود را به مجلس آورده وسریعاً به تصویب برسانند.
در این صورت سرعت عمل مجلس ومحصول کار آن رشد فزاینده ای دارد در کشورهایی که احزاب بسیار فعالند پیروزی کاندیداهای منفرد تقریباً غیر ممکن است واصولاً احزاب وگروهها موفق به کسب کرسی های مجلس می شوند. اگر یک حزب نتواند اکثریت لازم مجلس را بدست آورد با ائتلاف یک یا چند حزب دیگر اکثریت لازم را بدست خواهد آورد. در نتیجه مصوبات این مجلس بر اساس تفاهم بین این احزاب حاصل خواهد شد.
وقتی یک حزب بتواند اکثریت آراء نمایندگی مجلس را بدست آورد برای کسب قدرت نیازی به ائتلاف با احزاب دیگر ندارد و خود مستقیما اقدام به تشکیل کابینه می کند . هرگاه چنان اکثریتی حاصل نشود این حزب برای کسب اکثریت نمایندگان مجلس با یک یا چند حزب دیگر ائتلاف کرده و کابینه را تشکیل می دهد.
این احزاب به محض کسب قدرت، نیروهای کارآزموده و با تجربه خود را برای تصدی پست های کلیدی بکار گرفته و به سرعت در صدد اجرای برنامه های خود بر می آیند.تصمیم گیری ها در این احزاب با توجه به سالها کار و تلاش و مشارکت بر اساس خرد جمعی سریعا اتخاذ شده و از اتلاف وقت جلوگیری می کند.
۵-ضرورت حرکت حزب حاکم در جهت تامین اهداف طرح شده در انتخابات
حزب که پس از کسب قدرت به روی کار می آید بر اساس اهداف ودیدگاهها وشعارهای تبلیغاتی خود در حین انتخابات عمل می نماید. هرگونه انحراف از این اصول آسیب فراوانی بر حزب وارد خواهد کرد. وقتی حزب با طرح شعاری که بر گرفته از اهداف واستراتژی حزب است در جذب آراء موفق می شود هرگونه عدول از این شعارها پس از روی کار آمدن در واقع یک نوع نقض عهد مدنی تلقی شده واز اعتبار حزب خواهد کاست. تخلف از این شعارها پس از کسب قدرت در واقع نوعی فریب افکار عمومی تلقی گشته وبیانگر نوعی نفاق ودورویی در عملکرد حزب است که صداقت وتعهدات اجتماعی خود را زیر پا گذاشته است.بدیهی است تخلف از این شعارها باعث کاهش اعتبار آنها در میان رای دهندگان شده و زمینه شکست آنها را در انتخابات بعدی فراهم خواهد کرد.
۶-کاهش امکان خود کامگی در احزاب
از آنجا که احزاب بر اساس خرد جمعی هدایت ومدیریت می شوند لذا نمایندگان حزب حاکم وقتی بر سر قدرت قرار گیرند بر اساس خط مشی و اهداف حزب که مردم به آن رای داده اند حرکت می کنند. این نمایندگان هر چند در راس قدرت هستند اما در عمل بخشی از قدرت را در اختیار داشته و برخی از قدرت هم در اختیار حزبشان است.این مساله موجب شده رفتار نمایندگان منتخب این احزاب از طرف حزب متبوعشان به نحوی کنترل و تعدیل شود. آنها مجاز نیستند خارج از دایره احزاب تصمیم گیری کنند و از اهداف و ارزشهای حزب حاکم دور شوند چون اعتبار و وجهه خود را در حزب از دست داده و ممکن است از قدرت هم ساقط شوند. تصمیم گیریهای حاکمان ،تا حدودزیادی توسط حزب متبوعشان تعدیل می گردد. این اشخاص از آنجا که خود را نماینده حزب می دانند قادر نیستند به سمت خود کامگی و استبداد کشیده شوند نتیجه این رفتار این است که یک خرد جمعی به عنوان پشتوانه فکری و سیاستگذاری کلی در انتخاب مدیران و اخذ تصمیمات و سایر رفتار آنان حاکم شود.
در این احزاب امکان اینکه نمایندگان برگزیده آنها به استبداد و خود رایی رو آورند بسیار کم است چون در این صورت جایگاه خود را در حزب از دست داده و از قدرت کنار زده می شود. کاندیدهای منفرد چندان تقیدی به شیوه ویا شعار خاصی ندارند.آنها می توانند از خرد جمعی خارج شده و به استبداد و خودکامگی رو آورند . در این صورت مصالح جمعی قربانی امیال و خواسته های شخصی وی خواهد شد.
شاید این ایراد مطرح شود که احزاب به فکر منافع حزبی خود هستند و در صورت به روی کار آمدن منافع حزبی خود را بر منافع ملی ترجیح می دهند به همین دلیل برخی از این منتقدین از حضور فعال احزاب در راس قوای مختلف استقبال نمی کنند و حزب و حزب گرایی را چندان مفید نمی دانند.در پاسخ باید گفت که این آسیب نه تنها در احزاب حاکم محتمل است بلکه در مواردی هم که کاندیداهای منفرد به حکومت می رسند چنین آسیبی وجود دارد چون به هر شکل افرادی حاکم می شوند و این احتمال وجود دارد که منافع شخصی و گروهی را بر منافع ملی ترجیح دهند.
احزاب به دنبال حفظ و بقای قدرت خود هستند و به همین خاطر سعی می کنند رضایت مردم را کسب نمایند به همین دلیل به منافع ملی توجه خاصی دارند ، چون از دست دادن اعتبار شان منجر به دور افتادن از صحنه قدرت می شود . به همین دلیل احزاب ، نمایندگان خود را در جهت اهداف و برنامه های خود که مردم به آن رای داده اند هدایت می کنند. در کشورهایی که احزاب قوی و فعال وجود دارد هویت و شان احزاب در رفتار نمایندگانشان مشهود است و لذا تصمیم گیری ها و خط مشی حاکمین مطابق با اهداف حزبشان است.
۷-ضرورت ترجیح منافع ملی بر منافع حزبی پس از کسب قدرت
حزب پس از کسب قدرت باید منافع ملی را بر منافع حزبی خود ترجیح دهد چون در این صورت است که می تواند برای دور ههای مختلف بر سر قدرت باقی بماند. با این وصف منافع حزبی بایددرطول منافع ملی تعریف شود به طوری که حزب باید منافع حزبی خود را در تامین منافع ملی طلب کند هرگاه حزب بخواهد منافع ملی کشور را قربانی مطامع حزبی و تشکیلاتی خود کند در واقع علیه استمرار حاکمیت خود قدم برداشته وبا از دست دادن دوجهه واعتماد مردمی جایگاه خودرا در نظام سیاسی از دست داده ودر انتخابات بعدی شکست خورده وقدرت خود را از دست خواهد داد
۸-امکان برنامه ریزی مردم، سازمانها ، نهادها،شرکتها با توجه به مشخص بودن جهت گیری های حزب حاکم
از آنجا که اهداف و خط مشی و نگرش احزاب به مسائل مختلف داخلی و خارجی روشن است لذا مردم ، سازمانها ، شرکتها و تشکل های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی می توانند موضعگیری آنها را در آینده پیش بینی کرده و سیاستهای خود را بر اساس آن سامان دهی کنند، اما در مواردی که کاندیداهای منفرد به روی کار می آیند مدت زیادی طول می کشد تا دیگران بتوانند رفتار اورا پیش بینی نمایند، درنتیجه سرمایه گذاری،برنامه ریزی وتصمیم گیری را برای آنها سخت و تا حدودی غیر ممکن خواهد کرد.در چنین مواقعی مردم برای مدت مدیدی سر در گم خواهند بود،بازار کسب و کار رونق نخواهد داشت .ادامه این بلاتکلیفی آسیب فراوانی بر چرخه اقتصاد و فرهنگ و سیاست وارد نموده که به راحتی قابل جبران نیست.
۹-داشتن انگیزه بیشتر در اداره بهتر امور
وقتی احزاب در انتخابات شرکت کرده ویک یا چند تای آنها به اکثریت دست پیدا کنند وقدرت را بدست گیرند سعی می کنند در اداره کشور موفق باشند چون عدم توفیق در اداره کشور سبب لطمه شدیدی بر حزب حاکم وارد خواهد کرد که در انتخابات بعدی شکست خورده وشاید سالها از قدرت محروم گردد. در نتیجه احزاب حاکم تلاش می کنند کارآمدی خود را اثبات کنند اما در مورد کاندیداهای منفرد چون فقط یک فرد به صورت منفرد شرکت کرده عدم کارایی او فقط برای خود او شکست تلقی خواهد شد. علاوه بر اینکه پس از اتمام دور دوم ریاست جمهوری امکان شرکت برای دور بعدی برای او فراهم نیست ولذا در این صورت عدم توفیق او چندان زیانی به شخص وی ار نظر محرومیت از قدرت وارد نخواهد کرد چون در هر صورت امکان قانونی برای کسب قدرت مجدد برای وی فراهم نیست، اما اگرآن شخص به نمایندگی از حزب روی کار آمده باشد عدم کارآیی فرد به حساب حزب متبوع وی تلقی شده وآسیب جدی به مجموعه حزب وارد خواهد ساخت. در نتیجه انگیزه احزاب برای کسب موفقیت انجام وظیفه بسیار قوی تر از یک کاندید منفرد است.
۴-آثار مثبت وجود احزاب و تشکل ها در جامعه
وجود احزاب وسازمانها وتشکل های مختلف در یک جامعه آثار مثبت فراوانی دارد که با توجه به مطالب فوق اهم آن به شرح ذیل است:
۱-افزایش توانمندی حکومت: از آنجا که حکام غالبا از میان نمایندگان احزاب به قدرت می رسند از تشکیلات لازم برای تصدی امور و اداره امور کشور برخوردارند.وجود این تشکیلات به این اشخاص کمک می کند که پست های کلیدی را به سرعت بدست گرفته و اهداف و برنامه های از قبل پیش بینی شده را به اجرا در آورند.
در حالی که در صورت به قدرت رسیدن کاندیداهای منفرد امکان چنین کاری عملا وجود ندارد.
۲-حاکمیت خرد جمعی و عقلانیت در اداره امور کشور:همانطور که در عملکرد احزاب بیان شد احزاب متشکل از نیروهای هم فکر و هم عقیده بوده که با تشریک مساعی و همفکری و با خرد جمعی کار میکنند . طبیعی است نمایندگان این احزاب پس از کسب قدرت محصول تلاش فکری و خرد جمعی خود را به مورد اجرا در می آورند.
۳- تقسیم کار بین اعضاء و تخصصی شدن مسئولیت ها
احزاب بر اساس اهداف و نیازهای خود به جذب نیرو پرداخته و به آنان آموزشهای لازم را می دهد .در نتیجه کارها بر اساس تخصص ها و کارآیی اعضاء بین آنها تقسیم می شود. تخصصی شده کارها بر کیفیت کار افزوده و کارآیی آنها را بالا می برد.
۴-طرح شعارها و برنامه هایی متناسب با اهداف اساسنامه
احزاب از رسانه هایی که در اختیار دارند ، شعارها و برنامه های خود را متناسب با اهدافی که در اساسنامه خود بیان کرده اند مطرح کرده و به اطلاع عموم می رسانند. مردم بر اساس این دیدگاهها و عملکرد احزاب آنها را شناخته و در انتخاباتبه آنها رای می دهند..
۵-کاهش امکان خودکامگی و خودرایی حاکمان
از آنجا که حاکمان از نمایندگان احزاب بوده و با معرفی و تبلیغات آنها به حکومت رسیده اند در نتیجه پس از روی کار آمدن ضمن استفاده از دیدگاهها و نظریات حزب متبوع خود این زمینه را برای آنها فراهم می کند که از خود کامگی و خود محوری پرهیز کنند چون در این صورت اعتبار خود را در حزب از دست داده و از همکاری حزب و تشکیلاتی که او را در اداره امور مساعدت می کرد محروم می ماند.حکام به نمایندگی از این احزاب اعمال قدرت می نمایند لذا خواست و توقع مردم و نیز اعضای این حزب و سایر نهادهای اجتماعی از او این است که در راستای شعارهایی که در حین انتخابات اعلام کرده است و بر اساس خرد جمعی حزب حاکم اعمال قدرت کند .بدیهی است در صورت عدول از این شیوه و روی آوردن به خودکامگی نهادهای اجتماعی و سیاسی سکوت نکرده و افکار عمومی را علیه وی بسیج کرده و او را از ادامه کار باز می دارند
۶–تسریع در رسیدن به اهداف حکومت: برخورداری از تشکیلات لازم و نیروهای آماده و آموزش دیده کافی زمینه را برای انجام وظیفه قانونی محوله فراهم نموده و رسیدن به اهداف حکومت را تسریع می نماید.
۷-امکان شناخت بیشتر مردم از کاندیداها و سرعت در انتخاب آنها:
اصولا در کشور هایی که احزاب نقش فعالی دارند مردم در طول سالهای متمادی فرصت دارند با رجوع به رسانه های آنها و دیدگاههایی که مطرح می کنند از آنها شناخت نسبتا خوبی پیدا کرده و در حین انتخابات به نمایندگان آنها رای بدهند.مردم در انتخابات بیشتر به ماهیت و عملکرد احزاب توجه می کنند تا به شخصیت حقیقی نمایندگان آنها، لذا کار انتخاب برای آنها بسیار ساده تر خواهد بود ، بر عکس کاندیداهای منفرد که مردم می بایست به شخصیت حقیقی کاندیدا ها توجه کنند که با توجه به کوتاه بودن فرصت تبلیغاتی امکان شناخت کمتر خواهد بود.
۸-افزایش سطح مشارکت مردم در انتخابات
از آنجا که احزاب به صورت جمعی و تشکیلاتی کار می کنند امکان فعالیت تبلیغاتی و معرفی کاندیداهای خود بیشتر فراهم است ،بر عکس کاندیداهای منفرد که از چنین توانی برخوردار نیستند. هر یک از احزاب در بین مردم از هوادارنی برخوردارند که در صحنه رقابت با سایرین آنها را به پای صندوق های رای می کشانند. از طرف دیگر گرایش مردم به سوی احزاب در طول سالهای متمادی به مردم انگیزه بیشتری می دهدکه در انتخابات شرکت کرده و به نفع آنها رای دهند.
۹-تسریع در گزینش افراد در تصدی مسئولیت های کلیدی
وجود عناصر فعال در احزاب و تخصصی بودن کار آنها، این فرصت را به نمایندگان آنها می دهد که در صورت به قدرت رسیدن ، به سرعت از این نیروها در تصدی امور استفاده کرده و انجام وظیفه نمایند. این امر سبب شده مسئولیت های کلیدی به سرعت جابجا شده و دیدگاهها و منویات حزب در جامعه به فعلیت رسیده و از اتلاف وقت جلوگیری شود.
۱۰-تسریع در قانونگذاری و تدوین اهداف راهبردی حکومت
وجود کار گروهی در احزاب و همفکری و تشریک مساعی آنها در امور و از این نظر که قبلا احزاب راهکارهای خود را برای پیشبرد امور کشور آماده کرده اند به محض کسب قدرت این طرح ها و لوایح را به تصویب رسانده و به مورد اجرا در می آورند و از اتلاف وقت جلوگیری می نمایند.بدیهی است در صورت به قدرت رسیدن کاندیداهای منفرد انجام هر کدام از این کارها زمان زیادی را تلف خواهد کرد و سرانجام نیروهایی که در کنار یکدیگر قرار می گیرند از شناخت کافی از یکدیگر برخوردار نیسستند و تجربه کار گروهی نداشته در نتیجه چندان موفق عمل نمی کنند.
۱۱-تسهیل در آینده نگری و برنامه ریزی مردم و نهادها و شرکت ها
از آنجا که احزاب نوعا از سابقه چندانی برخوردار بوده و اهداف و راهکارهای و خط مش خود را در طول سالیان متمادی با اطلاع عموم رسانده اند لذا مردم ، نهادها ،سازمانها و شرکتها فرصت دارند تا شناخت نسبتا خوبی از آنها پیدا کنند تا در صورتی که این احزاب به قدرت برسند عملکرد آنها را پیش بینی کرده و با آینده نگری بیشتری برنامه ریزی کنند در صورتی که با روی کار آمدن کاندیداهای منفرد امکان چنین کاری عملا وجود نداردچون کاندیداهای منفرد هم زیاد شناخته شده نیستند و هم از بخاطر فقدان عقبه فکری و تشکیلات سازمان یافته از ثبات فکری چندانی برخورد ار نبوده چه بسا به سرعت تغییر رفتار بدهد در این صورت تصمیم گیری ها بیشتر جنبه شخصی داشته و قابل پیش بینی نیست در چنین شرایطی است که مردم و نهادها سر درگم بوده و قدرت تصمیم گیری کاهش می یابد.این بی ثباتی به درون جامعه کشیده شده و امنیت روحی ،روانی، فکری و اقتصادی مردم را تحت تاثیر قرار می دهد.
۱۲-افزایش ثبات در پست ها ، تصمیم گیری ها و خط مشی ها
با توجه به تجربه کار تشکیلاتی احزاب و شناخت افراد از یکدیگر و تخصصی بودن کارها طبیعی است در صورت کسب قدرت و به کار گیری افراد در پست خود حکومت از یک ثبات نسبی برخوردار خواهد شد و این ثبات می تواند منجر به ثبات در تصمیم گیری ها و خط مشی ها و در نتیجه منجر به ثبات در رفتارها گردد.
۱۳-افزایش پیوندها و شبکه های ارتباطی بین مردم جهت حضور در احزاب و تشکل ها
با فعال بودن احزاب و گروهها و تشکل ها مردم هم می توانند وارد این احزاب شده و به کار گروهی بپردازند در این صورت شبکه های ارتباطی و پیوند مردمی تقویت شده و رسیدن به اهداف مشترک تسریع می گردد. در جوامعی که احزاب با سلایق و دیدگاههای مختلفی فعالیت دارند به مردم این امکان را فراهم می کنند که با توجه به سلایق خود حزب یا گروه مورد نظر خود را برگزیده و به آن همکاری کنند یا حداقل به عنوان هوادار با آنها همکاری کنند.
۱۴- کاهش ضریب خطای مسئولین به دلیل افزایش هزینه خطای آنها برای حزب متبوشان
از آنجا که در ساختار سه وجهی غالبا حاکمین از میان نمایندگان احزاب انتخاب می شود هر گونه موفقیت یا شکست آنها در اداره امور کشور به حساب حزب متبوع آنها گذاشته خواهد شد و لذا بقاء و استمرار حکومت و اقتدار این احزاب به طور مستقیم به شیوه عملکرد حاکمینی بستگی دارد که از طرف این احزاب به قدرت رسیده اند. بدیهی است ناکامی این اشخاص علاوه بر اینکه از اعتبار و وجهه آنها خواهد کاست چه بسا منجر شود به اینکه حزب متبوعشان در انتخابات بعدی شکست خورده و برای مدت طولانی از قدرت ساقط شود.به همین خاطر احزاب حاکم ازتمام توان و پتانسیل خودش برای موفقیت و کارآیی بیشتر نمایندگان خود در حکومت استفاده کرده و او را در انجام وظیفه یاری خواهد کرد در حالی که در صورت پیروزی کاندیدای منفرد چنین عزم عمومی وجود ندارد و شکست یا موفقیت وی بیشتر بنام شخص وی تمام شده وهزینه آن متوجه خود آن شخص خواهد بود.
۱۳۹۸/۰۵/۱۴
۱۳۹۸/۰۵/۰۲
۱۳۹۸/۰۳/۰۱
۱۳۹۸/۰۱/۲۳
مدیر مسئول :
میثم جعفری
09132624539
پشتیبانی فنی :
محسن صباحی
09139627106
ایمیل سایت :
فاکس :
03154312370