شنبه , ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
Next article
کاریکاتور/ مرسی پارسال، مرسی امسال! – نتیجه تلاش برای کاهش قیمت شیر!
Previous article
امروز ۲۴ تیرماه مصادف با دومین سالگرد ارتحال عالم ربانی و مفسر ارجمند قرآن کریم مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ رحمت جعفری می باشد که ضمن گرامیداشت یاد و خاطره آن فقید سعید و نیز به پاس احترام به مقام شامخ علمی و معنوی مرحوم حجت الاسلام جعفری، ویژه نامه ذیل که حاوی خاطرات و تصاویر زیبا و منتشر نشده از این عالم فرزانه و همچنین شعر منتشر نشده از یک جوان متعهد و خوش ذوق اریسمانی که در سوگ مرحوم جت الاسلام جعفری سروده است را منتشر و تقدیم شما دوستان و خوانندگان گرامی می نماییم:
– خاطرات:
(تمامی این خاطرات از جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسن دهشیری امام جمعه محترم شهرستان اردستان و یار دیرین آن مرحوم در وبلاگ شخصی ایشان نقل شده است).
.:: پیش به سوی کمال ::.
وقتی در کاشان مشغول تحصیل بودیم در یکی از جلسات درسی یکی از استادان ما با پرسش از شاگردانش با نگاهی تحقیر آمیز سخنی دل سرد کننده به « یار دیرین ما » گفت و شدیداً ایشان را در جمع دوستانش شرمنده کرد . این جریان گذشت تا ما برای ادامه ی تحصیل به شهر مقدس قم رفتیم . پا به پای تحصیل دروس حوزوی، به تحقیق در پاره ای از عنوان های قرآنی پرداختیم که بسیار برای مالذت بخش و گوارا بود . ( گفتنی است این حضور در محضر قرآن را از استاد محسن قرائتی آموخته بودیم .) مرحوم حاج آقا جعفری یک بحث عمیق و جذاب قرآنی آماده کرده بود و آن را به حاج آقا قرائتی عرضه کرد . ایشان هم در بحثی که برای طلاب حوزه ی علمیه در مدرسه ی فیضیه داشت ، آن را برای صدها تن از حوزویان بیان کرد و یاد آور شد: این بحث از آقای جعفری است . کسانی که ایشان را می شناختند به معظم له مراجعه نموده و تقاضا کردند تا نوشته ی خود را در اختیارشان بگذارد تا از آن استفاده نمایند . از جمله کسانی که با اصرار فراوان از نام برده درخواست نوشته های ایشان را برای استفاده ی بیشتر داشت ، همان استادی بود که حدود هشت سال پیش در خطاب به او گفته بود : « شما بی جهت برای طلبه شدن آمده ای . شما به هیچ جا نخواهی رسید! » آری او که زمانی این گونه فکر می کرد و این چنین سخن سختی بر زبان جاری نمود الآن ملتمسانه از دوست ما می خواهد تا اجازه دهد از نوشته ی محققانه اش بهره مند شود و بیشتر از افکار و اندیشه ی کسی که اکنون « در مسیر کمال » است و راه روشن قرآن را می پیماید ، استفاده نماید . در حدیث آمده است :« هرگز کسی را تحقیر مکن ؛ چرا که شاید او یکی از اولیای خدا باشد و تو آن را نشناسی . »
.::عشق به اهل بیت (ع)::.
«شیعه» یعنی دوستدار و عاشق دل سوخته ی اهل بیت عصمت و طهارت . کم تر کسی از شیعیان را می توان یافت که به پیشوایان دینی خود عشق نورزد و به آن افتخار نکند . امام صادق (ع) فرمودند : شیعیان ما از زیادی گل ما سرشته شده اند و با آب ولایت ما عجین گشته اند ؛ از این رو در شادی ما خوش حال و در غم و اندوه ما محزون اند . این یک حقیقت انکار ناپذیر است اما آن چه در این میان با اهمیت است این است که اندازه و مقدار این عشق و محبت در افراد متفاوت است برخی از شیعیان بیش از دیگران به ابراز علاقه نسبت به خانواده ی گرامی پیامبر (ص) می پردازند . از جمله ی آن ها « یار دیرین ما ، مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ رحمت جعفری » است . ایشان در این میدان گوی سبقت را از دیگران ربوده و در این خصوص پیشتاز و جلودار می باشد . در این نوشته که در ایام فاطمیه تقدیم می گردد تلاش شده تا از باب نمونه به مواردی در این ارتباط اشاره گردد .
۱- اولین کسی که در منطقه ی بادرود به برپایی عزاداری برای حضرت فاطمه (س) اقدام کرد ایشان بود . همه ساله چند شب پی در پی جلسه ای را در منزل خود ترتیب می داد تا برای آن بانوی بزرگوار اقامه ی عزا صورت پذیرد .
۲- بیش ترین ذکر جاری بر زبانش «یا زهرا» بود. در هنگام بیماری ، سلامت ، مسافرت ، درس ، مطالعه ، کار و کوشش ، در میان جمع و به صورت انفرادی مرتب از او این ذکر شنیده می شد .
۳- بار های بار می گفت دوست دارم در مکانی خلوت و به دور از چشم دیگران تا آن اندازه که توان دارم بر مظلومیت فاطمه (س) گریه کنم تا دلم آرام بگیرد .
۴- مطالب فراوان و نکته هایی ناب در خصوص حضرت زهرا (س) جمع آوری نموده و پیوسته آرزو می کرد تا زمینه ی چاپ و نشر آن ها فراهم گردد .
۵- در سفری که به مشهدالرضا (ع) داشتند ، در حرم امام به ایشان متوسل شدند تا بتوانند نکاتی را از سوره ی کوثر – که در مورد حضرت زهرا (س) است – استخراج نماید. به برکت این توسل این مهم به سرانجام خوبی می رسد که بعد ها به کتاب «فاطمه تجلی قرآن» تبدیل و به دست چاپ سپرده می شود .
۶- یکی از بستگان نزدیک آن مرحوم گفتند : در شبی از شب ها که ایشان تنها در منزل بودند صدای گریه ی بلند همراه با ناله های جان سوزش را از اتاق منزل شنیدم . بانگرانی گوشه ی در را – بدون این که متوجه حضورم بشود – باز کردم ، دیدم او مشغول گوش دادن به روضه ی حضرت زهرا(س) از طریق ضبط صوت است و بر مظلومیت دختر پیامبر می گرید .
۷- عشق و علاقه ی فراوان معظم له به اهل بیت بود که ایشان را واداشت تا وصیت کند قبل از دفن بر جنازه اش زیارت عاشورا خوانده شود و در ایام فاطمیه ، سه شب عزاداری در منزل یا در مکان فاطمیه توسط بازماندگان صورت پذیرد .
.::در مسیر کمال::.
درس و بحث و قیل وقال مدرسه ای طبق روال حوزه ی علمیه در جریان است و ما هم چنان در دروس فقه ، اصول ، تفسیر ، اخلاق و … غوطه ور هستیم و روزگار می گذرانیم . در کنار این فعالیت ها که دیگران نیز دارند « یار دیرین ما » تلاش های معنوی دیگری هم دارد و آن عبارت است از : « توسل به اهل بیت و جلب توجه ایشان .» شب و روز و وقت و بی وقت در حرم حضرت فاطمه معصومه (س) و در بیرون دم از محبت و ولایت ایشان می زد و رفتار و گفتارش به خوبی شاهد این موضوع بود . یک وقت برای رفع موضوعی که خود او به خوبی از آن خبر داشت و گوشه ای از آن را به من هم گفته بود و سخت فکرش را مشغول کرده بود ، به اهل بیت (ع) متوسل شد که زود و خیلی خوب پاسخش را گرفت . پس از توسلات و توجهات ویژه ، شبی در خواب می بیند که شخصی مانند علامه طباطبایی – صاحب تفسیر المیزان – در گوش ایشان سوره حمد را می خواند و از آن پس دریچه ای از علم و فهم به رویش گشوده می شود و بخشی بزرگ از مشکلات او مرتفع می گردد و گامهای محکم در سیر کمال بر می دارد که من به روشنی هر چه تمام تر آشکارا این کمال را پیوسته مشاهده می کردم و به حالش غبطه می خوردم .
.::ادای تکلیف::.
همه در پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشتند . زن ، مرد ، شهری ، روستایی ، باسواد ، بی سواد ، کارگر ، کشاورز ، بازاری ، دانش آموز ، دانش جو ، طلبه و … همه در پرتو رهبری امام راحل به میدان آمده بودند و در مقابل طاغوت صف بسته و شعار می دادند و خواهان « استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی » بودند . ما هم به عنوان سیاهی لشکر در شهر مقدس قم موقع تظاهرات و راهپیمایی های هزاران نفری حضور داشتیم و برای رساندن پیام انقلاب به گوش مردم دیار خود ( منطقه ی بادرود و نطنز ) اعلامیه ها و نوار های کاست سخنان رهبر کبیر انقلاب اسلامی را از شهر خون و قیام حمل کرده و در اختیار دوستان و آشنایان قرار داده و آنان نیز در سطح گسترده ای آن ها را پخش می کردند . به یاد دارم در روز چهارشنبه ی آخر هفته که عازم منطقه بودیم با «یار دیرین» به مشورت پرداخته و قرار بر این گذاشتیم که نوار کاست را از جلد خود خارج کرده و با جاسازی میان عمامه مرحوم حاج آقا جعفری آن را بدون خطر و به دور از چشم و حدس و گمان های ماموران شهربانی و ژاندارمری به مقصد برسانیم و همین گونه نیز شد . از سوی دیگر بنا گذاشتیم با قرار دادن دسته ای از اعلامیه های حضرت امام خمینی (ره) در لایه ی زیرین ته ساک آن ها را پنهان نموده و من حامل آن شده و به منزل برسانیم . به لطف الهی با وجود ماموران حساس و کنجکاو رژیم شاه هر دو محموله را سالم به مقصد رساندیم و هر دو شادمان و شاکر بودیم از این که توانستیم با این شگرد در رساندن پیام حضرت امام به دوستداران انقلاب و دشمنان نظام شاهنشاهی موفق بشویم .
.::قطره ای از دریا::.
درس و بحث با شدت و دقت هر جه تمام تر ادامه دارد و در عین حال مسایل سیاسی نیز در حال اوج گیری است و ما هم بسان قطره ای از دریا در موج خروشان مردم انقلابی حضور داریم . این تحول شگفت انگیز روز به روز در حال شکوفا شدن وفراز آمدن است، تا این که ۱۹ دی از راه میرسد وفضلا وطلاب قم در دفاع از امام وپیشوای خود (خمینی کبیر ) که از سوی دستگاه شاه وساواک مورد اهانت قرار گرفته است ، به پا می خیزند وشورشی بزرگ عله ظلم وستم را شکل میدهند .از قضای روزگار ما نیز درآن جمع حضور داریم ودر میان امواج خروشان مردم در حال حرکت هستیم که به یکباره صدای گلوله با غریو تکبیر درهم می پیچد وتعدادی از حاضران به خاک وخون می غلتند. هر یک از ما همانتد دیگران برای دور شدن از مهلکه خود را به مکان امنی رساندیم،من به منزل اجاره ای خودمان رفتم و یار دیرین(مرحوم حاج آقا جعفری ) به منزل آیت الله مرعشی پناهنده شد.پس از حدود ۲ ساعت که از دلهره ودلواپسی می گذشت از طریق تلفن خبر دار شدیم که ایشان سالم است.حدود ساعت ۱۱ شب بود که دیدیم آقای مرتضی زارعی باسری شکسته ولباسی پر خون وارد منزل شد وهمه را بهت زده کرد، شب را به سختی به صبح رساندیم و اول صبح برادر مجروح خود را به بیمارستان آیت الله گلپایگانی رساندیم ، درآنجا به ما هشدار دادند مراقب باشید تا مبادا به دست ماموران شاه بیفتید که زندانی خواهید شد .به هر شکل ممکن خود را به منزل رساندیم و خدا را از این بابت شکر کردیم و در انتظار فردا و فردا ها ماندیم.
– تصاویر:
(عکس های اول و دوم این بخش از پایگاه اطلاع رسانی شهید رشتی اقتباس شده است).
شعر:
( این شعر حاصل تراوشات ذهنی جوان متعهد و خوش ذوق اریسمانی بنام «محمد صدیقیان» می باشد که در زمان ارتحال مرحوم حجت الاسلام جعفری و در سوگ و فراق آن عالم فرزانه، آنرا سروده و تقدیم خانواده مرحوم آقای جعفری کرده بود).
خدایا این غم هجران چه ها کرد؟!
به جان این عزیزان ناله ها کرد؟!
شب دیدار یاران تا سحرگاه ….
بگو کز چشم ما مژگان چه ها کرد؟!
* * * * *
الا ای رحمت جانان، تو بودی درد را درمان
شنیدم در دم مرگت دهانت پر زِ خون بوده
مگر تو در زیاراتت چه می خواندی “حسینت ” را؟!
که این سان همچو او، تو تشنه جان دادی
مگر در سینه ات صحرای دشت کربلا بوده؟!
چنین آه و چنین سودا دلت را آتشین کرده …
* * * * *
به یاد آرم همان روز که شمع عالمان بودی
تو بودی که اندر این جنگل درختی بارور بودی
همان جنگل که گل هایش همه خار و همه خَس بود
بجز تو هر درختی را همه کبر و همه غَش بود
ولی جانا تو بودی تک درختی که تواضع ها به جانت بود
خوشا جان به احوالی که این ها را به جان دارد …
* * * * *
شبم از روز و روزانم زشب بدتر
دلا رفتی ولی جانا به احوال دلم بنگر!!!
۱۳۹۸/۰۵/۱۴
۱۳۹۸/۰۵/۰۲
۱۳۹۸/۰۴/۳۱
۱۳۹۸/۰۴/۲۵
مدیر مسئول :
میثم جعفری
09132624539
پشتیبانی فنی :
محسن صباحی
09139627106
ایمیل سایت :
فاکس :
03154312370
روحش شاد یادش گرامی باد
……………………………خوهش میکنم برای یک بار هم شده بخونید………………………………………..
زندگی دفتری از خاطره هاست
یک نفر در دل شب
یک نفر در دل خاک
یک نفر همدم خوش بختی هاست
یک نفر همسفر سختی هاست
چشم تا باز کنیم عمرمان میگزرد
ما همه رهگزریم………
آنچه باقیست فقط خوبیهاست……(A-A)
واقعا نوشته هاجالب بودن.
جعفری بین ما بود ولی صد حیف که او را نشناختیم
روانش شاد
ba arze salam va khaste nabashid khedmate agha misame gol va hameye karbarane gerami.
marhoom haj agha jafari vaghean ye gohari dar beine ma bood ke vaghti az donya raft jaye khalish dar beine ma ehsas mishe enshaallah ke khodavand rohe in alem rabbani ro ba rohe aammeye athar mahshoor gardanad .baraye shadie roohash salavat
sardarj MR
فارسی بنویس تا حال داشته باشیم بخونیم آخا آدم روزه حال بهم چسبوندن حروف لاتین رو نداره/.
تازه کلمات هم فارسی هستند یعنی بجای سلام شما باید بنویسید HELLO پس ریشه نوشته شما فارسی هست پس خواهشا فارسی بنویسید/.
ممنون!
خدا رحمتش کنه واقعا هم تو درس دادن معلم خوبی بود و هم تو دینداری
خدا رحمتشون کنه واقعا معلمی دلسوز و روحانی پاک سرشتی بود و هیچ وقت یاد و خاطرشان از یاد ما نخواهد رفت .شادی روحش صلوات.
اغلب فکر میکنیم وقتی به یاد کسی هستیم منتی است بر او؛ ولی غافل از اینکه اگر به یاد کسی هستیم این هنر اوست نه هنر ما ! باعرض سلام خدمت داش میثم و تمامی اریسمونی های عزیز و قبولی طاعات و عبادات؛ خواستم بگم امسال هم از وجود این عالم وارسته در شبهای قدر بی بهره ایم! روحش غریق رحمت الهی؛ التماس ۲آ از همه پاک دلان
واقعا روحش شاد و یادش گرامی باد …………….
خدایش رحمت کند . واقعا فقدانش قابل باور نیست ، افسوس …